سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
وصیت شهدا
وصیت شهدا
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :0
کل بازدید :24590
تعداد کل یاد داشت ها : 37
آخرین بازدید : 103/2/30    ساعت : 7:48 ص
درباره وبلاگ
ابر برچسب ها
امکانات دیگر

االف)معلمین ب)دانش آموزان ج) محیط مدرسه د)برنامه ریزی ه)انجمن اولیاءومربیان:انجمن اولیاءومربیان به مثابه پلی است که بین خانه و مدرسه ایجاد شده و نقش ارزنده آن مسلم و مشخص است .این نکته حائز اهمیت است که برای داشتن مدرسه ای سالم ،مطلوب و شاد باید به تمامی عوامل و اجزای تشکیل دهنده آن پرداخت .

معلم شاد و با روحیه : 

معلم آهنگ و فضا و جو کلاس درس را تنظیم و برقرار می سازد . چنانچه قرار باشد که روح دانش آموزپرورش و رشد یابد باید این روند از روح معلم آغاز گردد. حال چنانچه روح معلم افسرده و ناتوان باشد ،شانس ناچیزی برای تقویت و مراقبت از روح دانش آموزان وجود خواهد داشت .معلمانی که حضور توانمند خود را هر روز در کلاس درس نمی توانند ارائه نمایند ،آنان از لحاظ انتقال فکر با دانش آموزان هماهنگ نیستند و جهت پا سخگویی به نیازهای دانش آموزان آمادگی ندارند.هر معلم باید با توجه به هر گونه نقص در درک و دریافت دانش آموز نه بعنوان نقصی در تدریس خود توجه نماید و تلاشی کند تا در خود توانایی کشف روشهای جدید را به وجود آورد.معلم باید این امکان را داشته باشد تا بهترین روش ممکنه را انتخاب کند.توانایی در کشف روشهای جدید،عدم وابستگی کورکورانه به یک روش و رد کردن سایر روشها را ،مدنظر قرار دهد.اگردانش آموزان آگاه شوند که چه باید بخوانند ؟چرا باید بخوانند؟این درسی که میخوانند چه منفعتی در آینده نزدیک و آینده دور برای آنها دارد؟مورد کاربرد این درس در جامعه کجاست؟وچگونه مورد استفاده واقع می شود؟اهداف برای شان روشن میگردد.باکسب این اطلاعات است که دانش آموز رغبت پیدا می نما ید و درس برای او جالب و دلپذیر می شود.هردرسی در میان درسها از اهمیت ویژه ای برخوردار است و اگر شاگرد به ارزش آن درس آگاه گرددآن درس برایش معنی دارتر می شود.

یک شرط اساسی:

پیش از آنکه به بیان این شرط بپردازیم باید توجه داشت که اصولاً همه معلمان در فرصتهایی به دانش آموزان خود پندواندرز داده وآنان را به رعایت اصول انسانی دعوت می کنند متاسفانه نوع این راهنمایی ها نتیجه بخش نبوده است فقط عده ای محدود در این کار موفق بوده اند که زبان کردارشان با گفتارشان یکنواخت بوده است یعنی آنچه را که گفته اند در رفتارشان تجسم پیدا کرده است .از این رو یکی از اساسی ترین شرایط معلمی مطابقت گفتار و کردار است. دانش آموز وقتی ببیند که معلم از نظر رفتار و کردار دارای وحدت و همبستگی است خود به خود تحت تاثیر او قرار گرفته به اصول انسانی راهنمایی خواهد شد. معلمان اگر بخواهند سخنانشان در دلهای دانش آموزان اثر گذارد باید خود به آن گفتار عمل نماید در غیر اینصورت کمترین تاثیری در دانش آموزان نخواهد گذاشت.

مدرسه شاد و با روح:

مدرسه نیز خود از یک روح سرشار برخوردار است،این موضوع به ندرت مورد تایید قرار می گیرد،و در عوض مدرسه به صورت یک ماشین و یا یک کارخانه شناخته شده است.در مدرسه می توان دانه جست وجو گری و پرسش را در زمین فکر و اندیشه نسل کوچک و کم سال کاشت تا این دانه رشد کند،همراه او بزرگ شودوزندگی بزرگسالی او را از زود باوریها،ساده اندیشی ها،بی دقتی ها، تقلیدها ،پیروی هاو باری به هر جهت گذراندن ها نجات دهد.درعوض او را انسانی متفکر،منطقی،فکور،اندیشمند،علت جو ،هدفدار،خواهان حقیقت بار آورد.هیچ نسخه ای برای توسعه و پرورش مقدس و یا یک مدرسه شاد و با روح و سرزنده وجود ندارد به هر حال ما میتوانیم شرایطی را به وجود آوریم تا اجازه پرورش روح را بدهد و ایجاد نشاط نماید.روشهایی برای فعال کردن مدرسه و کلاس ارائه میشود امید است که این روشها باعث شود شوق و انگیزه ی بیشتری در دانش آموزان بوجود آیدو نشاط بیشتری احساس شود.

برخی از اقداماتی که کارکنان مدارس می توانند انجام دهند عبارتند از:

1-تشخیص اهمیت مطالب غیر کلامی

2-توجه به زیبایی محیط آموزشگاه و کلاسهای درس

3-نقل داستانهایی در باره مدرسه

4-برگزاری جشنها و مراسم مذهبی

5-حقیقت و اعتبار 

6-پرورش و تقویت بیان

7-پرورش روح دانش آموزان

8- شناسایی علتها به جای توبیخها

 شکوفایی خلاقیت در کلاس درس :

به نظر میرسد ،برای بشر داشتن نشاط و روحیه شاد مهمترازغذاوخواب است.بچه هایی که فقر نشاط دارند یاد نخواهند گرفت.آیا ملاحظه کرده اید که انسان با چه شور و عشقی به دست ساخته خود مینگرد؟خداوند نیز هنگامی که بشررا آفرید با عشق از روح خود در آن دمید و فرمود:فتبارک ا...احسن الخالقین،این یکی دیگر از روشهایی است که برای فعال کردن کلاس ارائه میشود،تلاشی که دانش آموزان برای خلق کارهای جدید و متفاوت از دیگران به کار میبرند احساس توانمند را به آنها القا میکند و از این راه به خودباوری میرسند.در واقع،معلم زمینه سازی میکند ودانش آموزان اندیشه ورزی و سپس اندیشه خود را به صورت کار عملی متجلی میکنند.به کمک این روشها کارآیی معلمان برای تفهیم مطالب درسی بیشتر میشود.امروزه،وظیفه معلم ایجاد انگیزه یادگیری و تسهیل یادگیری است و بطور کلی یادگیری پدیده ای است که خود شخص بایدانجام دهد.

چگونگی دستیابی به تحقق آرمان های شاداب نمودن مدارس

برای بهره گیری مناسب از شرایط و امکانات برای ظهور استعدادها و خلاقیت های نوجوانان باید تحولات جدی در نگرش مدیران و مسوولان نظام آموزش و پرورش ایجاد کرد چرا که در تعریف مدیریت به عنوان یک رشته علمی «فرایند به کارگیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی و سازماندهی - بسیج منابع و امکانات و هدایت و کنترل است برای دستیابی به اهداف سازمانی و براساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد.»مدیر وظیفه دارد با هماهنگی و اتخاذ تصمیمات پیش برنده ای که براساس مقررات و اصول پذیرفته شده در نظام ارزش ها شکل می پذیرد حیات مادی و معنوی سازمان و افرادش را تدارک ببیند و یک مدیر آموزشی مسوولیتی بس اساسی تر و مهم تر بر عهده دارد، چرا که با روح و روان و جسم کودک و نوجوان سر وکار دارد و بالندگی جامعه و جوانان امروز و سرافرازی و اقتدار فردای آنان به حرف و شعار تنها پیش نمی رود. برخورداری از نسلی جوان و کارآمد و اصرار در به کارگیری مناسب جوانان در چرخه کار و فعالیت های جامعه و پذیرش مسوولیت از سوی آنان در فردایی نه چندان دور می تواند بسیار کارساز و اثربخش باشد.  واضح است که انجام چنان ماموریت مهم به آسانی محقق نمی شود و رشد تعالی آنان به تصادف حاصل نمی شود. باید نوجوانان و جوانان را به خوبی بشناسیم و از جامعه و شرایط دیروز و امروز و فردای آنان درک درستی داشته باشیم، راه ها و روش های مناسب علمی و پیش  برنده برای مجهز نمودن آنان به تربیت دانایی و توانایی و مهارت یابی را فرا بگیریم.

چگونگی ایجاد فضای شاداب در مدارس

در تبیین موضوع شاداب سازی را از ابعاد مختلف می توان بررسی نمود چرا که در ابتدا شاداب کردن محیط مدرسه در کلا م به ایجاد فضای مناسب و فضاسازی ظاهری منتج می شود. لیکن با نگاهی دقیق تر باید عنوان کرد که شاداب نمودن فقط جنبه ظاهری ندارد چون داشتن بهداشت روانی سالم نیازمند رعایت اصولی است که هم جنبه مادی و هم جنبه معنوی دارد و در واقع شاداب سازی را در ابعاد ظاهری و ابعاد معنوی جست و جو کرد که هر یک از این موارد شامل بررسی موضوعات و مواردی مهم است که با در نظر گرفتن آن ها مطمئنا می توانیم روح و روان و جسم و جان نوجوان را شاد کنیم چرا که نوجوان باید ابتدا از درون وجودش احساس شادمانی داشته باشد و این احساس شادمانی همان ایجاد رضایت از زندگی است که باید در تمام ابعاد وجودش رخنه کند.

شاداب سازی درونی و معنوی در مدارس
الف- تربیت معنوی و دینی (آشنایی با لطافت طبیعی و...)
بی تردید تربیت روحی و معنوی نوجوانان باید از آغاز حیات آنان مدنظر گرفته شود لیکن چون در سنین نوجوانی می خواهند هویت شخصی پیدا کنند کم کم از والدین خود جدایی بیشتری پیدا می کنند و وابستگی کمتری می یابند و همین امر باعث می شود هدایت معنوی ویژگی خاصی پیدا کند. آشنایی آنان با لطافت طبیعت (آب و هوا و آفتاب و کوه و دریا و... می تواند نشاط و شادابی را با ادراک طبیعت خداوندی به دست آورد به طوری که نوجوان با دیدن هر یک از ابعاد طبیعت حتی با دیدن یک گل احساس لذت و شادمانی کند.
ب- شرکت دادن نوجوان در فعالیت های گروهی
فعالیت های گروهی و جمعی نوجوانان جزو لا ینفک از زندگی اجتماعی آنان به شمار می رود و اگر خوب هدایت شود می تواند آثار سازنده ای را در پی داشته باشد و در واقع می تواند احساس لذت درونی را برای او به وجود آورد.
ج- جذب مشارکت دانش آموزان در اداره مدارس
شکی نیست که یکی از وظایف مهم تربیتی مدیریت مدارس تشویق نوجوانان به مشارکت و تعاون در همه امور است و آنان می توانند با تدوین برنامه های مناسب به جلب مشارکت دانش آموزان در امور مختلف مدرسه اقدام کنند و این موضوع می تواند به احساس مفید بودن و دور شدن از انزوا و کسالت در نوجوانان کمک کند و خود یکی از موارد شاد زیستن است.

شاداب سازی محیط مدارس

یکی از شاخص های بهداشت روانی احساس رضایت ، شادی و شادابی است ، فردی که احساس می کند نیازهایش بدون برخورد با موانع در حال تامین است به زندگی خود امید واری دارد و به درجه ای از رضایت درونی می رسد که همواره او را شاد نگه می دارد .

شادی حاصل احساس "سعادتمند بودن " است و سعادتمندی حاصل احساس سیر طبیعی زندگی و در مسیر رشد قرار گرفتن است .

در این حالت فرد به زندگی دیگران علاقمند می شود و به آنها عشق می ورزد ، احساس رضایت و شادی سبب پیدایش حاات روانی مختلفی می شود که دوستی ، عشق ، محبت ، امید واری ، خوش بینی ، مسرت ، همراهی ، همدلی و پذیرش از نمونه های آن است .

 

شاداب سازی ظاهری در مدارس

در این بخش اکثرا مواردی مورد توجه قرار می گیرد که قابل رویت و قابل لمس کردن باشد و در واقع اموری که لذت بصری ایجاد می کند یا دیدن فضا و محیط زیبا باعث ایجاد نشاط می شود مورد توجه قرار می گیرد.
1- فضاسازی و زیباسازی حیاط مدارس، از جمله دیوارها، سطح زمین، کاشت درخت و گل و گیاه گذاشتن نیمکت های رنگی و زیبا در حیاط مدرسه، تابلوی زیبای سر در مدرسه، دیوارهای تمیز و زیبا و تزیین شده با نقاشی های زیبا، نماسازی های مختلف.
2- زیباسازی مناسب ساختمان مدارس از جمله هماهنگی کاشی و سرامیک و سنگ - رنگ آمیزی در و دیوارها، پرده های زیبا جهت کلا س ها، زیباسازی راهروهای کلا س ها، دفتر معلمان، اتاق مشاوره و...
3- زیباسازی و تمیز بودن نمازخانه استفاده از خوشبوکننده ها، استفاده از نوشته ها و خطاطی های زیبا و استفاده از گلدان های زیبا، استفاده از فرش های زیبا و هماهنگ با پرده ها تمیز بودن و زیباسازی دستشویی ها و وضوخانه (حتما فضای وضوخانه از کاشی و سرامیک زیبا و تمیز استفاده گردد) محل آبخوری ها سنگ شده باشد و در وضوخانه ها از لوله کشی آب گرم استفاده شده باشد.
4- زیباسازی راهروها و ورودی ها با استفاده از گلدان های گل طبیعی و مصنوعی.
5- زیباسازی کتابخانه ها استفاده از کمدهای یکرنگ و یک مدل جهت نگهداری کتاب ها (ترجیحا استفاده از کمدهای چوبی زیبا) استفاده از گلدان های طبیعی در فضای کتابخانه، میز و صندلی های یک رنگ و زیبا، قفسه های زیبا جهت در دسترس قرار دادن مجلا ت و روزنامه ها.
6- تشویق دانش آموزان جهت آوردن گل و گیاه طبیعی و استفاده از آن در محیط کلا س ها.
7- پوشش ظاهری دانش آموزان، استفاده از روپوش های خوش رنگ و شاد .
8- پوشش ظاهری معلمان، مدیر و معاونان که با رعایت تمامی موازین شرعی می توان از رنگ های شاد و رنگ های روشن استفاده کنند.
9- استفاده از قاریان با صوت و لحن زیبا در صبحگاه مدرسه (اگر به صورت زنده باشد بهتر است وگرنه از نوارهای مناسب می توان استفاده کرد.
10- ایجاد روابط انسانی مطلوب بین ارکان مدرسه
شرایط مطلوب کار موجب تقویت روحیه معلمان و افزایش میل و رغبت و علاقه آنان به کار و غرور و افتخارشان در مدرسه خواهد شد
11-استفاده از روش‌های فعال تدریس
معلمانی که از روش‌های فعال استفاده می‌کنند، کلاس‌های شادتری دارند. مشارکت دانش‌آموزان در کلاس و آموختن آنها را از کسالت و بی‌حالی رها ساخته، شادابی و نشاط را تقویت می‌کند.

12-ایجاد رابطه دوستانه با نوجوانان و کودکان

13-معرفی الگوهای مناسب

14-تشویق کردن و ارزش‌گذاری برای ایجاد حس عزت و اعتماد به نفس و در نتیجه احساس لذت و شادی از فعالیت

15-آموزش روابط اجتماعی مناسب به دانش‌آموزان

16-توجه به معیارها و ملاک‌ها و عوامل شادی‌آفرین در سنین مختلف
در دوران کودکی، برآورده شدن احتیاجات اساسی جسمی و روانی عامل وجد و سرور است.
در دوران نوجوانی پذیرش از طرف اعضای خانواده و گروه همسالان و نیز ابراز موفقیت در کارهای شخصی و امور تحصیلی شادی‌آفرین است.
در جوانی و بزرگسالی، کسب مهارت‌های لازم برای تصدی شغلی، پیشرفت در کار و تحصیل، موفقیت در کارهای هنری و ورزشی احساس وجد و مسرت را به‌وجود می‌آورد.

    ایجاد نشاط برای دانش آموزان:
    1- تأسیس بانک جایزه و تشویق دانش آموزان با ارائه کارت امتیاز
    2- برپایی جشن های شادی و مسابقات مختلف
    3- تقویت و توسعه بازدیدهای علمی و تفریحی
    4- تشکیل نمایشگاه های متعدد با مشارکت دانش آموزان از دست سازهای کارهای تحقیقی امور آموزشی و پرورشی
    5- ورزش صبحگاهی به صورت دسته جمعی قبل از شروع کلاس
    6- دعوت از دانش آموزان موفق مدرسه جهت صحبت سرصف
    7- تشویق و تقدیر از فعالیتهای کوچک و کم ارزش از نظر دیگران
    8- زیبا و جذاب کردن محیط مدرسه و استفاده از رنگ های شادی آور در کلاس ها- سالن ها- دیوارهای حیاط
    9- توجه به رعایت بهداشت فردی دانش آموزان
    10- مشارکت مؤثر اولیای دانش آموزان در انجام امور مدرسه
    11- پرهیز از ایجاد تنش در مدرسه
    12- پرهیز از تنبیه- توهین، سرزنش، تحقیر در مدرسه
    13- اجرای روش های تدریس فعال با محوریت کلاسی بانشاط
    14- نصب عکس دانش آموزان ممتاز در تابلوی اعلانات
    15- توجه خاص به زنگ تفریح
    16- نمایش فیلم و اسلاید در مدرسه
    17- تقویت فعالیت های هنری در مدرسه: گروه تئاتر- گروه سرود
    18- حضور فعال آموزگاران با نشاط همراه با ظاهری مناسب و آراسته
    19- پرهیز از بی انضباطی و بی عدالتی در مدرسه
    20- تقویت امید به آینده در دانش آموزان
    21- بررسی عوامل مؤثر در افت تحصیلی و ترک تحصیل دانش آموزان
    22- تقویت احترام متقابل بین دانش آموزان و دیگر کارکنان مدرسه
    23- تهیه کارت تبریک به مناسبت تولد هر یک از دانش آموزان و حتی آموزگاران
    24- توزیع شیرینی به مناسبت های مختلف از جمله جشن ها و میلاد ائمه بین دانش آموزان

نتیجه‌گیری

شاید در اولین نگاه احساس کنیم که انجام همه امور فوق در مدارس مستلزم پرداخت هزینه های سنگین باشد و مسلما در مدارس دولتی چنین امکانی وجود ندارد لیکن با کمی تامل به این نتیجه می رسیم که انجام بسیاری از این پیشنهادات فوق می تواند با درایت و مدیریت صحیح با حداقل بودجه و امکانات انجام شدنی باشد و به اشکال مختلف می توان شادابی و طراوت را به کودکان و نوجوانان این مرز و بوم هدیه دهیم و در نهایت جامعه شاد داشته باشیم که این خود باعث بروز و رشد استعدادها و خلا قیت ها در جوانان ما خواهد شد.
شاداب‌سازی و ایجاد روحیه شاد در دانش‌آموزان و جلوگیری از افسردگی آنها باعث می‌شود افرادی هدفمند و کار آمد در جامعه داشته باشیم در این میان عوامل متعددی دست به‌دست هم داده تا بتواند این هدف محقق شود.

- مهمترین عامل نقش خانواده است، تربیت فرزند از اوان زندگی و ایجاد نشاط او وپیوند میان خانواده و مدرسه وتعامل این دو در ایجاد هماهنگی با هم می?تواند روشی مؤثر برای ایجاد شادابی در فرزند پیدا و اجرا شود.

- از دیگر عوامل مهم نمازاست، نماز عاملی است مهار کننده روح انسان و باعث آرامش قلب و جلوگیری از اضطراب و افسردگی در شخص می‌شود، پس اجرای نماز جماعت وجلسات متعدد مربوط به نماز و اشاعه آن می‌تواند در شاداب‌سازی دانش‌آموزان مؤثر باشد.

پس با این تفاصیل می‌توان گفت با شادای ‌سازی محیط کمک شایانی به شادابی فرزندان و رشد همه جانبه (اخلاقی، آموزشی و......)آنها می‌شود.

 راهکارهای مناسب جهت شاداب سازی در مدارس

 - تبادل تجربیات موفق مدیران در رابطه با شادسازی مدارس

- تغییر در وضعیت فیزیکی مدارس و توجه به نیازهای دانش آموزان و تنوع برنامه ها

- توجه جدی به امور معیشتی و رفاهی معلمان به منظور حضور شاداب تر آن ها در مدارس

- بها دادن به دانش آموزان شاداب و پر تحرک و کنجکاو و پرسشگر

- ایجاد فضای سبز و استفاده از رنگ های شاد و جذاب در محیط مدرسه

- شناسایی افراد خلاق و تشویق آنان در زمینه تغییر و اصلاح مدارس

- ایجاد انگیزه و ترغیب مدیران جهت مطالعه در رابطه با شادی و جایگاه آن در تعلیم و تربیت

-  توجه به زیبا سازی مدارس

- توجه به وضعیت بهداشت محیط مدرسه

-  ایجاد فضای مناسب برای تفریحات سالم دانش آموزان

- توجه به نیازهای عاطفی – روحی – روانی دانش آموزان

-  مشارکت دانش آموزان در اداره مدرسه

- استفاده از تابلو ها و پیام های بهداشتی شاد و شعر های شادی آفرین

-  تهیه امکانات و مکان هایی ورزشی در داخل مدرسه و خارج از مدرسه

-  برگزاری جشن ها به مناسبت های مذهبی و اعیاد ملی با کمک دانش آموزان

-  برگزاری مسابقات ورزشی – تفریحی – علمی در بین مدارس و بین دانش آموزان

-  برگزاری نمایشگاه دست سازه ها – آثار – نقاشی – شعر – خط – مسابقه قرآن بصورت گروهی

-  دعوت از افراد محبوب و موفق دانش آموزان برجسته مثل هنرمندان – اساتید – ورزشکاران

-  اجرای برنامه های صبحگاهی با نشاط و پر بار – همراه با سرود دسته جمعی – تئاتر و نمایشنامه

-  استفاده از مشاوران مجرب و دلسوز برای حل مشکلات تحصیلی و تربیتی دانش آموزان و برقراری ارتباط

-  نمایش فیلم و تئاتر نمایش های عروسکی – موسیقی زنده مورد علاقه دانش آموزان

-  بردن دانش آموزان به موزه – تئاتر – سینما - پارک – اردوگاه – با کمک اولیا مدرسه و خانه

-  تشکیل نمایشگاه کتاب

-  افزایش زنگ های تفریح ( برقراری مقررات انعطاف پذیر با ویژگی های سنی دانش آموزان)

-  برگزاری مسافرت ها و اردو های تفریحی – سیاحتی با همکاری و نظارت اولیا

-  تشکیل گروه های درسی با حضور فعال دانش آموزان

- کنترل عوامل بازدارنده نشاط و تقویت عوامل تسهیل دهنده

-  جلوگیری از هر نوع برخورد لفظی و بی احترامی به دانش آموزان

-  ممنوعیت جدی هر گونه تنبیه بدنی

-  پر بار شدن ساعات ورزش

 - پذیرایی در اعیاد و مناسبت های مذهبی و غیر مذهبی

-   استفاده از کتابخانه مناسب – نمازخانه تمیز و جذاب – و تلاوت قرآن برای آرامش دانش آموزان

- توجه به وسایل صوتی و تصویری در مدارس مخصوصا کامپیوتر  

پیشنهاد به واحدهای آموزشی

-تشویق دانش‌آموزان به خلاقیت و نوآوری و ایجاد زمینه‌هایی برای بروز استعداد آنها

- تمیزی و نظافت مستمر محیط مدرسه و کلاسهای درس و ایجاد عادت در دانش آموزان جهت رعایت نظافت مدرسه

- استفاده از لباسهای متنوع با رنگ های شاد که مغایر با ضوابط آیین نامه اجرایی مدارس نباشد .

- تغییر مرتب دکوراسیون مدارس بطوری که دانش آموز هر هفته با طرح جدیدی روبرو باشد .

- روی آوردن به بازی های پرورشی و سنتی در محیط مدارس و اجرای یک بازی جدید در هر روز یا هفته در زمانی مشخص و حدود 10 دقیقه ، که زنگ های استراحت برای این موضوع پیشنهاد می شود .

- برگزاری مسابقات ورزشی بین دانش آموزان بصورت کلاسی در رشته های مورد علاقه آنان .

- ایجاد تفکر مثبت در دانش اموزان به اینکه فقط کاستی ها و مشکلات را نبینند و به دنبال زیبایی ها و نکات مثبت در زندگی روزمره و در مدرسه نیز باشند .

-  القای مفاهیم و ظرایف دینی به شیوه های جذاب .

-  توجه به فعالیت های گروهی و شیوه تدریس فعال در آموزش های علمی و دینی و جلب مشارکت دانش آموزان و تعامل آنان در تدریس و فراگیری مطالب درسی.

-  مشارکت دادن جدی و نه شعاری دانش اموزان در امور مدرسه و استفاده از نظرات آنان در شاداب سازی محیط مدارس .

- برنامه ریزی و اجرای مرتب فعالیت های فوق برنامه در مدارس و خارج از مدارس .

- اجرای هر هفته یک برنامه با عنوان ایستگاه خنده با استفاده از برنامه ها و هنر نمایی های خود دانش آموزان و بعضا هنرمندان موجود در مدارس که در عین فرح بخش و شاد بودن مغایر با شئونات اخلاقی نیز نباشد .

- دادن جوایز نفیس به بهترین و کاربردی ترین طرح های شاداب سازی که دانش آموزان و اولیاء مدرسه ارائه می دهند

- اجرای مراسم صبحگاه با برنامه های متنوع و با نشاط از جمله نرمش صبحگاهی با آهنگی مناسب .

- توجه به  شخصیت فردی و اجتماعی دانش آموزان توسط مسوولان و کادر آموزشی مدرسه .

- استفاده از کادر آموزشی و اداری شاد و خوش ذوق در مدارس .

- رفع مسائل و مشکلات نگران کننده همکاران فرهنگی بطور اصولی تا نتیجه شادابی آنان منجر به شادابی دانش آموزان در مدارس باشد .

- استفاده از رنگ های شاد در رنگ آمیزی و نقاشی کلاس های درس ، کارگاههای آموزشی ، کتابخانه ها ، دفاتر ، وسایل ورزشی ، حیات مدرسه ، میز و نیمکت ها و صندلی ها و .....

- خواندن قصه ها و داستان های جالب و دوست داشتنی برای دانش آموزان در کلاس انشاء و دین و زندگی  

منابع و ماخذ:
 - دفتر امور زنان، (1385)، «آشنایی با مهارتها و شیوه‌های بهره یابی از امکانات آموزشی، فرهنگی، ورزشی

 - مرآتی، کیانوش(1382)، «به شادی همی دار تن را جوان»، ماهنامه پیوند، شماره 289،

 – صباغیان، زهرا(1384)، «مدرسه وتقویت نشاط و امید به زندگی»، ماهنامه پیوند، انجمن اولیا و مربیان، شماره 309، 310، 311،

 – غفاری چمستان، صفیه(1385)، «راهکارهای مناسب جهت ایجاد آرامش در زندگی»، ماهنامه تربیت، سال 22، شماره6،.

 – کاکیا، لیدا(1385)، «آرامش و نقش آن در زندگی، ارتباط پیوند، همدلی و آرامش»، ماهنامه تربیت، سال21، شماره8،

 – محمودیان، طاهره(1383)، «شادابی و نشاط خانواده و تأثیر آن بر فرزندان»، ماهنامه تربیت، سال20، شماره 1،

 – ترکمان، پری منظر(1385)، «مدرسه، مدرسه است»، رشد مشاور مدرسه، دوره یکم، شماره3


      

الف : آداب دعا
دعائی که با بسم الله الرّحمن الرّحیم شروع شود ردّ نمی شود رسول اکرم (ص)
1 - دعا کننده باید با تمام وجود متوجّه ذات مقدّس خدا باشد و از غیر او بکّلی دل بکند و هیچ امیدی به دیگران نداشته باشد.
2 - در طول روز در کارهای نیک پیشقدم باشدودر شب که همه دربها بجز در دوست باز است با بیم و امید در خلوت خود وخدا به دعا بنشیندوبا او دوستانه صحبت وراز ونیاز کند .
3 - توجّه قلبی نیز از شرایط دعاست که داعی باید با توجه کامل و از ته دل خدا را بخواند. حضرت علی علیه السّلام فرموند: لا یَقْبَلُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ دُعا‌ءَ قَلْبٍ لاهٍ یعنی :خداوند بزرگ، دعای دلی را که غافل و مشغول باشد را نمی پذیرد
4 – بهتر است انسان هنگام دعا و مناجات دستهای خویش را به سوی آسمان بالا برد چنان که نقل شده است که رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله ـ هنگام دعا و مناجات دستهایش را بالا می برد. امام صادق ـ علیه السلام ـ در مورد حکمت این کار فرمود: «هرگاه بنده دستهایش را به سوی خدا بالا برد، خداوند آنها را خالی برنمیگرداند.
5 - استعمال بوی خوش، صدقه قبل از دعا و انگشتر عقیق به دست داشتن نیز از آداب دعا شمرده شده است.

ب : رعایت زمان دعا
گرچه درهای رحمت الهی، همواره به سوی بندگانی که صادقانه و مخلصانه او را می خوانند، باز است و خداوند، به آنها وعده پاسخ داده است، امّا امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ به بعضی از زمانها و اوقات، عنایت بیشتری داشته اند و احتمال استجابت در آن مواقع خاص، بیشتر دانسته اند. از آن جمله:
1 - ماه مبارک رمضان بویژه شبهای قدر
2 - روز عرفه
3 - روزهای عید فطر، قربان، غدیر
4 - شبهای جمعه وشبهای ابیض در سه ماه رجب وشعبان ورمضان
5 - روزهای تولد ووفات امامان معصوم که عرشیان در حال جشن وسرورو یا غم هستند به زمینیان توجه دارند
6 – هنگام بارش باران وبین طلوعین و بعد ازتسبیح حضرت زهرا (س)در فریضه نمازهای واجب ودر قنوت
از امام صادق (ع) سؤال شد چه وقت هایی برای دعا کردن مناسب است
امام صادق (ع) فرمودند: سه وقت است که دعا در آن اوقات مستجاب است
1.بعد از نماز واجب
2.هنگام آمدن باران
3.هنگام ظاهر شدن نشانه ای از طرف خدا برای بندگان خود

امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود:
«إِنَّ اللهَ تَعالی یُنادی کُلَّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مِنْ اَوَّلِ اللَّیْلِ إِلی آخِرِهِ: اَلا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ یَدْعُونی لِدینِهِ وَ‌دُنْیاهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَاُجیبُهُ یعنی منادی خدای بزرگ در هر شب جمعه از اول تا آخر شب از بلندای عرش ندا دهد که آیا بنده مؤمنی نیست که امشب مرا برای دین و دنیای خویش بخواند تا او را اجابت کنم.
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:
إِذا زالَتِ الشَّمْسُ فُتِحَتْ اَبْوابُ السَّماءِ و اَبْوابُ الْجَنانِ وَ قُضِیَتِ الْحَوائِجُ الْعِظامُ
یعنی به هنگام نیمروز، درهای آسمان و بهشت گشوده می شود و حاجتهای مهم برآورده می گردد.
رسول اکرم صلیّ الله علیه و اله در ماه رمضان فرمودند: وَ دُعاءُکُمْ فیهِ مُسْتَجابٌ
دعا در ماه مبارک رمضان را مستجاب است .
ج : توجّه به مکان دعا
جای دعا کردن نیز در چگونگی استجابت دعا نقش دارد. مکان هر چه مقدستر باشد دعا به استجابت نزدیکتر است. مانند: مکه معظّمه، مدینه منوّره، مشاهد مشرّفه امامان، مساجد، امامزاده های معتبر
امام رضا ـ علیه السلام ـ درباره دعا کردن در شهر مقدّس مکّه فرمود:
هیچ کس در این کوهها (مکّه) نه ایستاد (و دعا نکرد) مگر اینکه مستجاب شد.
در جوار قبر رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله ـ نیز دعا به اجابت می رسد.همچنین کنار مرقد مطهّر سیدالشهدا حسین بن علی ـ علیهما السلام ـ از مکانهایی است که دعا مستجاب می شود.
اگر همیشه سجاده نماز در جای ثابتی ودر مکان خاصی در منزل پهن گردد بسیار موثر است .
د: اسباب و عوامل اجابت
علاوه بر آداب ظاهری دعا، عوامل دیگری نیز در استجابت دعا موثرند، که در اینجا بطور اختصار می آوریم:
1 - قطع امید از غیر خدا
قطع امید از غیر خدا، عزم دعا کننده را در توسل به پروردگار و مبداء هستی قویتر کرده، با خلوص بیشتری خواسته های خود را از درگاه خدا طلب می کند.
امام صادق ـ علیه السلام ـ در این باره فرموند:
هرگاه یکی از شما اراده کرد که هر چه از خدا بخواهد به او بدهد باید از همه مردم ناامید شود و جز به خدا امیدوار نباشد. اگر خداوند این حالت را در قلب دعا کننده یافت هر چه از او درخواست شود عطا می کند.
2 - دسته جمعی دعا کردن
از دیگر عوامل مؤثر در اجابت دعا، گروهی بودن آن است و این نشانه اهتمام اسلام به جمع و اجتماع است. یکی از حکمت های آن، این است که هر چه افراد، بیشتر باشند، هر یک به سهم خود و نسبت به خصایل نیکویی که دارند، نظر پروردگار را جلب و دعا را به هدف اجابت، نزدیکتر می کنند.
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:
«هرگاه امری پدرم (امام باقر ـ علیه السلام ـ ) را محزون می کرد، زنان و کودکان را جمع نموده، دعا می کردند و آنها آمین می گفتند.
3 - واسطه قرار دادن اهل بیت ـ علیهم السلام
انسان غیر معصوم، به طور معمول، مرتکب گناه و اشتباه شده، بدین وسیله در درگاه الهی خجل و روسیاه است. از این رو، اگر اولیای مقرّب درگاه خدا را واسطه قرار دهد به خاطر آنها دعا به اجابت نزدیکتر می گردد. در میان امت اسلامی هیچ کس از پیامبر و خاندانش نزد خدای محبوب تر نیست. خداوند، فرموده است: محبوب ترین و گرامی ترین بندگانم نزد من محمّد و علی، حبیب و ولی من هستند، هر کس به وسیله آن دو و خاندان پاکشان از من چیزی بخواهد، خواسته اش را رد نمی کنم.
رسول اکرم ـ صلی الله علیه و اله ـ نیز فرمود: إِجْعَلُونی فی أَوَّلِ الدُّعاءِ وَ فی آخِرِه ِ‌وَ وَسَطِهِِ یعنی مرا در اول، وسط و آخر دعا قرار دهید.
ه : موانع اجابت دعا
همان طور که عواملی موجب تسریع در اجابت دعا می شود، عللی نیز مانع اجابت دعا می گردند، که به شرح زیر است:
1 - گناه : گناه، دشمن دیرینه و خطرناک انسان و دورکننده او از نعمتهای مادّی و معنوی است و مانع بزرگی در مسیر کمال او محسوب می شود.
2 - دعای فرد گنهکار به اجابت نمی رسد و ناله هایش خریدار ندارد.
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرموند:
انسان گاهی حاجتی دارد و از خدا طلب می کند و خداوند ضمن قبول آن انجامش را به وقت مناسبی وا می گذارد، ولی بنده در این مدّت مرتکب گناه می شود. خداوند به مأمور اجابت دعا امر می کند: خواسته اش را اجابت نکن و او را از این لطف محروم نما که خشم ما را برانگیخت و شایسته بی اعتنایی گردید.
شخصی خدمت رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله ـ آمد و گفت: دوست دارم که دعایم مستجاب شود، حضرت به وی فرمود: «طَهِّرْ مَأْکَلَکَ وَ‌لا تُدْخِلْ بَطْنَکَ الْحَرامَ یعنی : خوراک خود را پاکیزه کن و غذای حرام نخور.
3 - تقاضای امر محال و یا غیر جایز
اجابت دعا از جانب خدای سبحان پس از حصول شرایط در صورتی است که آنچه از خدا خواسته ایم شدنی و ممکن باشد و نامشروع نباشد. به عبارت دیگر، دعا در مسیر مصلحت خلقت انجام گیرد و دعای انحرافی نباشد.
از حضرت علی ـ علیه السلام ـ سؤال شد: فَاََیُّ دَعْوَةٍ اَضَلُّ؟ قالَ: الدّاعی بِما لا یَکُونُ
کدام دعا گمراهی است؟ فرمود: دعا کردن و خواستن کارهای نشدنی و غیر ممکن
و : شرایط دعا کردن
اول: اعتراف به گناهان
دوم: شکر نعمت ها
سوم: صلوات بر محمد و آل محمد
چهارم: دعا کردن و حاجت خواستن
پنجم: صلوات بر محمد و آل محمد قبل وبعد از دعا
التماس دعا


      

مرد دهدشتی با 700 شلیک گلوله «صیاد خمینی» شد
 
 700شلیک موفق داشت، (درصورتی که کریس کایل بهترین تک تیر انداز آمریکایی فقط 160شلیک موفق داشت) ،،،
به گوش سمت چپش تو عکس دقت کن ،،،
وقتی داشته تیر، بار دشمن رو می زده تیر مستقیم می‌خوره به گوشش ،،، دم نمی‌زنه ،،،
شهید عبدالرسول زرین اهل یکی از روستاهای اطراف دهدشت، استان کهگیلویه و بویر احمد بود.
… پدرش را در چهار سالگی، مادرش را در شش سالگی از دست داد صدام برای شکارش
1تیم بیست نفری از تک تیر اندازهای معروف بین المللی رو اجیر کرد ،،، که اتفاقا بینشون تیراندازهای آمریکایی بودند. تازه اون بنده خدا با دراگانف هم شلیک می‌کرد ،،،
که در مقابل اسلحه کریس کایل حکم تفنگ ساچمه‌ای داره اون شهید بزرگوار افسران آموزش دیده بعثی و نیروهای آموزش دیده ضد انقلاب رو می‌زد اما این کریس کایل
4 تا نیروی ،،،
القاعده عراق رو زده صحنه غرور آفرین  شهادت عبدالرسول کجا و کریس کایل کجا ،،،خلاصه از بدبختی ما همین بس که باید بشینیم داستان کریس کایل (تک تیرانداز آمریکایی) رو ببینیم
اما جونامون اصلا ندونن زرین کی بود زرینی که باکری بهش میگفت گردان تک نفره  او در گلستان شهدای اصفهان آرمیده ،،،
روحش شاد و یادش گرامی باد ،،،
برای مطالعه زندگینامه این شهید بزرگوار ادامه مطلب را کلیک بفرمایید

شهید عبدالرسول زرین اسنایپر خبره ایرانی ملقب به "صیاد خمینی" “گردان یک نفره

 

قسمت اول زندگینامه :

شهید عبدالرسول زرین سال 1320 در یکی از روستاهای توابع استان کهکیلویه و بویر احمد چشم به جهان گشود .

در 4سالگی پدر ودر 6سالگی مادرش را از دست داد ، سرپرستی او را دایی اش بر عهده گرفت ، در 9سالگی با بیداری فطرت حق جویانه احساس کرد حق خود و نزدیکانش را دیگران پایمال کردند .

تصمیم به هجرت از آن محیط پر از خان و خان زاده گرفت این نوجوان یتیم خدا جوی در15 سالگی بعد از طی طریق کوه و دشت تنها به اصفهان رسید وبعد از مدتی کار و تلاش تشکیل خانواده داد ودر سن 27سالگی اقوامش را که در کودکی گم کرده بود پیدا کرد.

وبالاخره منزل و مغازه ای با شغل لباس فروشی در حوالی مسجد باباعلی عسگر اصفهان تهیه کرد ومرتبا وعاشقانه در خانه خدا حضور یافت و ازنیایش با رب البیت و تماس با روحانیون سیری نپذیرفت ، عشق به خدا ومبلغین دین خدا و برائت از دشمنان خدا سراپای وجود او را تسخیر کرد ، در تظاهرات ضد طاغوت شرکت می کرد ومزاحمت های ساواک بر اراده محکم و مومنانه اش برای تحقق فرامین امام خمینی (ره) کوچکترین خللی ایجاد نکرد تا این که رژیم پوسیده ستم شاهی افول و آفتاب درخشان حکومت اسلامی طلوع نمود وهمگان را از جمله شهید زرین را به حمایت جانانه بر می انگیخت تا این که جنگ مستکبران و ایادی آن ها در کردستان و سپس خوزستان شروع شد

در این هنگام شهید عبدالرسول زرین که افتخار عضویت در سپاه اصفهان را داشت به غرب کشور اعزام شد و مردانه و هوشیارانه به سرکوبی ضد انقلاب پرداخت .

وبعد از آن سراسیمه به جبهه جنوب شتافت و در کنار سردار شهید حاج حسین خرازی و سردار رحیم صفوی به نبرد پرداخت .

وی در جبهه ها نقش منحصر به فردی را ایفا کرد ودر جنگ های نا منظم و دیگر عملیات ها به عنوان تک تیر انداز ، نقش حساس وظریف خود را بازی کرد و چنان ضربات محلکی را ماهرانه به ایادی دشمن وارد کرد که سپاه خصم را بعد از تلفات سنگین مادی و انسانی دچار سر گیجه وتحیر نمود ،

شهید حاج حسین خرازی سر لشگر پر آوازه جبهه اسلام ، زرین را به خوبی می شناخت و در باره اش حرفهای زیادی زده است ، رابطه این دو رابطه پدر و فرزندی بوده و بارها همدوش با یکدیگر صحنه های پر خطر ونفس گیر را در کردستان وجنوب به چشم دیده اند.

زرین بارها زخمی شده بود و60 درصد از کار افتادگی داشت خرازی معافیت او را از رزم صادر کرده بود اما نشستن برای این رزمنده دلاور معنائی نداشت ، و اگر نشستن و تسلیم را می شناخت در 15سالگی جسارت ترک موطن را نداشته و سرگردان بیابان وحشی نمی شد .

شهید خرازی می فرماید: قبل از شروع جنگ تحمیلی در کردستان ودر گروه ضربت خیلی خوب خود را نشان داد. دیوانه دره و آوردگاه گاران شاهد دلاوری های اوست . گروه ضربت به فرماندهی حسین خرازی به هر وحشت کده ای سرک می کشید ، وبارها با هنر این پلنگ کوهستان یعنی زرین از مهلکه ها گریخته و نشانه گیری های دقیق او ، بیشترین آسیب ها را به دشمن زده است .

تک تیر انداز سرشناس نبرد ، بارها آتش بار دشمن را در ارتفاعات صعب العبور ، فقط با یکبار فشار دادن ماشه تفنگ (( اس وی دی و اف پی کا)) خاموش کرده است .

با شروع جنگ تحمیلی به جبهه های جنوب آمده وتا سال 63 به طور مداوم در اکثر عملیاتهای جنوب و غرب حضور فعال داشته است .

مسئولیتهای مختلفی از جمله فرماندهی گردان ومحور را بر عهده داشته و گروههای مختلفی را آموزش داده وبه عنوان تک تیر انداز ، بین گردان ها فرستاده است .

این ادعای بزرگی است ولی اتفاق افتاده ، شوخی نیست ، این مطلب به تائید حاج حسین خرازی رسیده است و قول اوست که به وسیله سلاح اس وی دی چند هزار دشمن بعثی را به هلاکت رسانیده و چندین فرمانده عراقی را از میان برداشته است.

چند تپه را به تنهائی تصرف نمود، تپه هایی که زرین تصرف کرده به نام خودش نام گذاری کرده اند .

شهید خرازی در مورد دلاوری های این شهید فرموده است : انگار که ایشان جنگی به دنیا آمده بود و در جای دیگر ایشان را گردان تک نفره زرین خطاب کرده بودند بدین لحاظ که او به اندازه یک گردان موثر بود


زرین بسیار ساده و صمیمی بود تواضع وفروتنی عجیبی تمام وجودش را فرا گرفته بود ، حتی ذره ای تکبر از او دیده نشد ، با نگاه به قامت خاکی وظاهر بسیار ساده اش هیچکس نمی توانست باور کند که او همان تک تیر انداز بزرگ است .

سرانجام روح این مجاهد با صفا و سر باز مخلص لشگر امام حسین(ع) بعد از بارها مجروحیت و به یادگار گذاشتن 7 فرزند و ده ها نکته عبرت انگیز با عشق به حسین بن علی (ع) در عملیات خیبر به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

قسمت دوم داستان معروف  :

در ادامه ماجرایی را می خوانید که تقریبا تمام بسیجی هایی که یک بار آموزش نظامی دیده اند آن را شنیده اند.  ماجرایی که به صورت سینه به سینه در میان رزمندگان اسلام پخش شده است.

ماجرا از این قرار است که : نبرد سنگینی در فاصله نزدیک بین ایرانی ها و عراقی ها در گرفته بود و طرفین بعد از مدتی خسته شدن و دیگه به طرف هم شلیک نمی کردن و در وضعیت سکون قرار داشتن.
این وسط یه تک تیرانداز ایرانی ناگهان به عربی میگه : جاسم کیه؟
یه عراقی از همه جا بی خبر سرشو بالا میاره و میگه : من که همون لحظه به درک واصل میشه.
چند دقیقه بعد دوباره همون صدا میگه : رحمان کیه؟ یه عراقی دیگه میگه : من و اونم یه گلوله وسط مغزش میشینه.
عراقیا که از این قضیه کلافه شدن و فهمیدن طرف مقابلشون کیه میان کلک بزنن و یکی از تیراندازان خبرشون داد میزنه میگه : رسول کیه؟
اما کسی جواب نمیده.
چند دقه بعد یکی از خاکریز ایرانیا میگه : کی با رسول کار داشت؟ که اون عراقی سرشو بالا میاره و میگه من!!!
و اونم با یه شلیک بی نقص تک تیر انداز ایرانی به جهنم نقل مکان میکنه.

 

قسمت سوم دوئل :

شهید زرین پس از ان که به تنهایی یک تپه را که یک گردان از پس آزاد‌سازی آن برنیامده بود، تصرف کرد از جانب حاج حسین خرازی به “گردان یک‌نفره ” معروف شد.

 

تصویر ذیل مربوط به منطقه بستان می‌باشد. وقتی که تک‌تیرانداز ایرانی تصمیم گرفت تا یک مانع را هدف قرار دهد و به صورت همزمان یک گلوله به لاله گوش او برخورد کرد

 

 

 

 

 

موضوع از این قرار بود که این شهید و یک تک تیرانداز خبره عراقی به صورت همزمان همدیگر را هدف قرار می‌دهند و گلوله این شهید مغز تک‌تیرانداز عراقی هدف قرار می‌دهد.

 

تصویر او را امام خمینی(ره) دیده بود و وقتی این شهید بزرگوار به دیدار امام رفته، ایشان او را شناخته بود.

قسمت چهارم به روایت ویکی پدیا:

عبدالرسول زرین متولد سال 1320، کهگیلویه و بویر احمد اعزامی از اصفهان لشکر امام حسین تک تیرانداز ایرانی در جنگ ایران و عراق بود. وی دارای بیش از 700 شلیک موفق از سال 1360تا 1362 در کردستان تا عملیات خیبر می‌باشد. اهداف وی نظامیان ارتش عراق و گروه موسوم به مجاهدین خلق بودند. او در نهایت در سال 1362 در عملیات خیبر با تیر مستقیم سربازان عراقی در حالی که قبلا در اثر انفجار خمپاره زخمی شده بود کشته شد. وی از اسلحه دراگونوف SVD دوربین دارد استفاده می‌کرد

قسمت اخر یک خاطره :‌

عبدالرسول یک نفر را فرستاد برای نگهبانی. صبح اما سر بریده‌اش را آوردند توی سنگر؛ شب بعد خودش رفت. یک سنگر دیگر همان نزدیکی درست کرد و کامل استتارش کرد. توی سنگر قبلی هم شبیه یک نگهبان درست کرد و منتظر ایستاد. چیزی شبیه بوته به سنگر نزدیک شد و پرید توی آن.
عبدالرسول هم پشت سرش رفت تو سنگر و سرنیزه را فرو کرد توی گردنش. صبح که آفتاب طلوع کرد با بقیه نیروها سراغش آمد. مرد هیکل بزرگی داشت بچه‌ها باورشان نمی‌شد که عبدالرسول از پس او برآمده باشد. به سختی سر نیزه را از گردن آن کومله بیرون آوردند. اما عبدالرسول بود و مهارت جنگی بی‌حد و حصرش...

 

برای شادی روح تمام شهدا صلوات

 

 

 

                  baserat.blogsky.com/1394/04/17/post.../                                    اطلاعات بیشتر درسایت


      

شیخ بهاء الدین ، محمدبن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی دانشمند بنام دوره صفویه است. اصل وی از جبل عامل شام بود  . بهاء الدین محمد ده ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام بسوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنی گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول گردید  .

 
مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال 1030 و یا 1031 هجری در پایان هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کرده اند.وی در شهر اصفهان روی در نقاب خاک کشید و مریدان پیکر او را با شکوهی که شایسته شان او بود ، به مشهد بردند و در جوار حرم هشتمین امام شیعیان به خاک سپردند .

 
شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای برای اشتهار خالص شیخ بود.شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین ، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش یافته فرهنگ آن عصر این مرز و بوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجری قمری بوده است.

 

شیخ بهایی شاگردانی تربیت نموده که به نوبه خود از بزرگترین مفاخر علم و ادب ایران بوده اند، مانند فیلسوف و حکیم الهی ملاصدرای شیرازی و ملاحسن حنیفی کاشانی وعده یی دیگر که در فلسفه و حکمت الهی و فقه و اصول و ریاضی و نجوم سرآمد بوده و ستارگان درخشانی در آسمان علم و ادب ایران گردیدند که نه تنها ایران ،بلکه عالم اسلام به وجود آنان افتخار می کند. از کتب و آثار بزرگ علمی و ادبی شیخ بهایی علاوه بر غزلیات و رباعیات دارای دو مثنوی بوده که یکی به نام مثنوی "نان و حلوا" و دیگری "شیر و شکر" می باشد و آثار علمی او عبارتند از "جامع عباسی، کشکول، بحرالحساب و مفتاح الفلاح والاربعین و شرع القلاف، اسرارالبلاغه والوجیزه". سایر تالیفات شیخ بهایی که بالغ بر هشتاد و هشت کتاب و رساله می شود همواره کتب مورد نیاز طالبان علم و ادب بوده است.

 
تا کی به تمنای وصال تو یگانه

 اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

 خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه

 ای تیره غمت را دل عشاق نشانه

 جمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانه

 رفتم به در صومعه عابد و زاهد

 دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد

 در میکده رهبانم و در صومعه عابد

 گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد

 یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه

 روزی که برفتند حریفان پی هر کار

 زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار

 من یار طلب کردم و او جلوه گه یار

 حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار

 او خانه همی جوید و من صاحب خانه

 هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو

 هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو

 در میکده و دیر که جانانه تویی تو

 مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو

 مقصود تویی ...کعبه و بتخانه بهانه

 بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید

 پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید

 عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید

 یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید

 دیوانه منم ..من که روم خانه به خانه

 عاقل به قوانین خرد راه تو پوید

 دیوانه برون از همه آئین تو جوید

 تا غنچهء بشکفتهء این باغ که بوید

 هر کس به بهانی صفت حمد تو گوید

 بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه

 بیچاره بهایی که دلش زار غم توست

 هر چند که عاصی است ز خیل خدم توست

 امید وی از عاطفت دم به دم توست

 تقصیر "خیالی" به امید کرم توست

 یعنی که گنه را به از این نیست بهانه

 

"شیخ بهایی"
بهاء الدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن حسن بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی (جباعی) معروف به شیخ بهائی در سال 953 ه.ق 1546 میلادی در بعلبک متولد شد. او در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام "جبع" یا "جباع" می زیسته و از نژاد "حارث بن عبدالله اعور همدانی" متوفی به سال 65 هجری از معاریف اسلام بوده است.

 
ناحیه "جبل عامل" همواره یکی از مراکز شیعه در مغرب آسیا بوده است و پیشوایان و دانشمندان شیعه که از این ناحیه برخاسته اند، بسیارند. در هر زمان، حتی امروزه فرق شیعه در جبل عامل به وفور می زیسته اند و در بنیاد نهادن مذهب شیعه در ایران و استوار کردن بنیان آن مخصوصاً از قرن هفتم هجری به بعد یاری بسیار کرده و در این مدت پیشوایان بزرگ از میان ایشان برخاسته اند و خاندان بهائی نیز از همان خانواده های معروف شیعه در جبل عامل بوده است.

 

بهاءالدین در کودکی به همراه پدرش به ایران آمد و پس از اتمام تحصیلات، شیخ الاسلام اصفهان شد. چون در سال 991 هجری قمری به قصد حج راه افتاد، به بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله عراق، شام و مصر رفت و پس از 4 سال در حالی که حالت درویشی یافته بود، به ایران بازگشت.

 

وی در علوم فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت، مجموعه تألیفاتی که از او بر جای مانده در حدود 88 کتاب و رساله است. وی در سال 1031 ه.ق در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام جنب موزه آستان قدس دفن کردند.

 
شخصیت ادبی شیخ بهایی

ـ بهائی آثار برجسته ای به نثر و نظم پدید آورده است. وی با زبان ترکی نیز آشنایی داشته است. عرفات العاشقین (تألیف 1022ـ 1024)، اولین تذکره ای است که در زمان حیات بهائی از او نام برده است.

 
بهترین منبع برای گردآوری اشعار بهائی، کشکول است تا جائی که به عقیده برخی محققان، انتساب اشعاری که در کشکول نیامده است به بهائی ثابت نیست. از اشعار و آثار فارسی بهائی دو تألیف معروف تدوین شده است؛ یکی به کوشش سعید نفیسی با مقدّمه ای ممتّع در شرح احوال بهائی، دیگری توسط غلامحسین جواهری وجدی که مثنوی منحول « رموز اسم اعظم » (ص 94 ـ 99) را هم نقل کرده است. با این همه هر دو تألیف حاوی تمام اشعار و آثار فارسی شیخ نیست.

 
اشعار فارسی بهائی عمدتاً شامل مثنویات، غزلیات و رباعیات است. وی در غزل به شیوه فخرالدین عراقی و حافظ، در رباعی با نظر به ابو سعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی به شیوه مولوی شعر سروده است. ویژگی مشترک اشعار بهائی میل شدید به زهد و تصوّف و عرفان است. ازمثنوّیات معروف شیخ می توان از اینها نام برد: «نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز»، این مثنوی ملمّع چنانکه از نام آن پیداست در سفر حج و بر وزن مثنوی مولوی سروده شده است و بهائی در آن ابیاتی از مثنوی را نیز تضمین کرده است. او این مثنوی را به طور پراکنده در کشکول نقل کرده و گردآورندگان دیوان فارسی وی ظاهراً به علت عدم مراجعه دقیق به کشکول متن ناقصی از این مثنوی را ارائه کرده اند.

 
«نان و پنیر»، این اثر نیز بر وزن و سبک مثنوی مولوی است؛ «طوطی نامه» نفیسی این مثنوی را که از نظر محتوا و زبان نزدیکترین مثنوی بهائی به مثنوی مولوی است، بهترین اثر ادبی شیخ دانسته و با آنکه آن را در اختیار داشته جز اندکی در دیوان بهائی نیاورده و نام آن را نیز خود براساس محتوایش انتخاب کرده است.

 

«شیر و شکر»، اولین منظومة فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک است. در زبان عربی این بحر شعری پیش از بهائی نیز مورد استفاده بوده است. « شیر و شکر » سراسر جذبه و اشتیاق است و علی رغم اختصار آن (161 بیت در کلیات، چاپ نفیسی، ص 179 ـ 188؛ 141 بیت در کشکول، ج 1، ص 247 ـ 254) مشحون از معارف و مواعظ حکمی است، لحن حماسی دارد و منظومه ای بدین سبک و سیاق در ادب فارسی سروده نشده است؛ مثنویهایی مانند «نان و خرما»، «شیخ ابوالپشم» و «رموز اسم اعظم» را نیز منسوب بدو دانسته اند که مثنوی اخیر به گزارش میر جهانی طباطبائی (ص 100) از آنِ سید محمود دهدار است. شیوه مثنوی سرایی بهائی مورد استقبال دیگر شعرا، که بیشتر از عالمان امامیه اند واقع شده است. تنها نثر فارسی بهائی که در دیوان های چاپی آمده است، « رساله پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش » است.

 
بهائی در عربی نیز شاعری چیره دست و زبان دانی صاحب نظر است و آثار نحوی و بدیع او در ادبیات عرب جایگاه ویژه ای دارد. مهمترین و دقیقترین اثر او در نحو، « الفوائد الصمدیه » معروف به صمدیه است که به نام برادرش عبدالصمد نگاشته است و جزو کتب درسی در مرحله متوسط علم نحو در حوزه های علمیه است. اشعار عربی بهائی نیز شایان توجه بسیار است. معروفترین و مهمترین قصیده او موسوم به « وسیله الفوزوالامان فی مدح صاحب الزّمان علیه السلام » در 63 بیت است که هر گونه شبهه ای را در اثناعشری بودن وی مردود می سازد. بهائی در ارجوزه سرایی نیز مهارت داشت و دو ارجوزه شیوا یکی در وصف شهر هرات به نام « هراتیه یا الزّهره » (کشکول، ج1،ص 189 ـ 194) و دیگر ارجوزه ای عرفانی موسوم به « ریاض الارواح » (کشکول، ج1، ص225 ـ 227) از وی باقی مانده است.

 
دوبیتیهای عربی شیخ نیز از شهرت و لطافت بسیاری برخوردار بوده که بیشتر آنها در اظهار شوق نسبت به زیارت روضة مقدّسه معصومین علیه السلام است.

 

شیخ محمدرضا فرزند شیخ حرّعاملی (متوفی 1110) مجموعه لطیفی از اشعار عربی و فارسی شیخ بهائی را در دیوانی فراهم آورده است. اشعار عربی وی اخیراً با تدوین دیگری نیز به چاپ رسیده است. بخش مهمی از اشعار عربی بهائی، لُغَز و معمّاست.

 
از بررسی شیوه نگارش بهائی در اکثر آثارش، این نکته هویداست که وی مهارت فراوانی در ایجاز و بیان معمّا آمیز مطالب داشته است. وی حتی در آثار فقهی اش این هنر را به کار برده که نمونه بارز آن «رسائل پنجگانه الاثناعشرّیه »، است. این سبک نویسندگی در « خلاصه الحساب، فوائد الصمّدیه، تهذیب البیان و الوجیزه فی الدرایه » آشکاراتر است. بهائی تبحّر بسیاری در صنعت لغز و تعمیه داشته و رسائل کوتاه و لغزهای متعدّد و معروفی به عربی از وی بر جا مانده است. مانند:

 

« لغزالزبده » ( لغزی است که کلمه زبده از آن به دست می آید )، « لغزالنحو »، « لغزالکشّاف » ، « لغزالصمدیه »، « لغزالکافیه » و « فائده ». نامدارترین اثر بهائی الکشکول، معروف به « کشکول شیخ بهائی» است که مجموعه گرانسنگی از علوم و معارف مختلف و آینه معلومات و مشرب بهائی محسوب می شود.

 
بهائی در شمار مؤلفان پر اثر در علوم مختلف است و آثار او که تماماً موجز و بدون حشو و زواید است، مورد توجه دانشمندان پس از او قرار گرفته و بر شماری از آنها شروح و حواشی متعدّدی نگاشته شده است. خود بهائی نیز بر بعضی تصانیف خود حاشیه ای مفصّل تر از اصل نوشته است.

 

از برجسته ترین آثار چاپ شده بهائی می توان از اینها نام برد: « مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین» ( تألیف 1015)، که ارائه فقه استدلالی شیعه بر مبنای قرآن (آیات الاحکام) و حدیث است. این اثر دارای مقدمه بسیار مهمی در تقسیم احادیث و معانی برخی اصطلاحات حدیثی نزد قدما و توجیه تعلیل این تقسیم بندی است. از اثر مذکور تنها باب طهارت نگاشته شده و بهائی در آن از حدود چهارصد حدیث صحیح و حسن بهره برده است؛ «جامع عباسی»، از نخستین و معروفترین رساله های علمیه به زبان فارسی؛ « حبل المتین فی اِحکام احکام الدّین » (تألیف 1007)، در فقه که تا پایان صلوه نوشته است و در آن به شرح و تفسیر بیش از یکهزار حدیث فقهی پرداخته شده است؛ « الاثنا عشریه » در پنج باب طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم و حج است. بهائی دراین اثر بدیع، مسائل فقهی هر باب را به قسمی ابتکاری بر عدد دوازده تطبیق کرده است، خود وی نیز بر آن شرح نگاشته است.

 
« زبده الاصول » این کتاب تا مدتها کتاب درسی حوزه های علمی شیعه بود و دارای بیش از چهل شرح و حاشیه و نظم است. « الاربعون حدیثاً » (تألیف 995) معروف به اربعین بهائی ؛ « مفتاح الفلاح » (تألیف 1015) در اعمال و اذکار شبانه روز به همراه تفسیر سورة حمد. این اثر کم نظیر که گفته می شود مورد توجه و تأیید امامان معصوم علیه السّلام قرار گرفته است.

 
« حدائق الصالحین » (ناتمام)، شرحی است بر صحیفة سجادیه که هر یک از ادعیة آن با نام مناسبی شرح شده است. از این اثر تنها الحدیقه الهلالیه در شرح دعای رؤیت هلال (دعای چهل و سوم صحیفة سجادیه) در دست است.

 
« حدیقة هلالیه » شامل تحقیقات و فوائد نجومی ارزنده است که سایر شارحان صحیفه از جمله سید علیخان مدنی در شرح خود موسوم ریاض السالکین از آن بسیار استفاده کرده اند. همچنین فوائد و نکات ادبی، عرفانی، فقهی و حدیثی بسیار در این اثر موجز به چشم می خورد.

 
خدمات شیخ بهائی

در عرف مردم ایران، شیخ بهائی به مهارت در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و هنوز هم به همین صفت معروف است، چنانکه معماری مسجد امام اصفهان و مهندسی حصار نجف را به او نسبت می دهند. و نیز شاخصی برای تعیین اوقات شبانه روز از روی سایه آفتاب یا به اصطلاح فنی، ساعت آفتاب یا صفحه آفتابی و یا ساعت ظلی در مغرب مسجد امام (مسجد ش-ا-ه سابق) در اصفهان هست که می گویند وی ساخته است.

 

 

 

 
در احاطه وی در مهندسی مساحی تردید نیست و بهترین نمونه که هنوز در میان است، نخست تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و قرای مجاور رودخانه است که معروف است هیئتی در آن زمان از جانب ش-ا-ه عباس به ریاست شیخ بهائی مأمور شده و ترتیب بسیار دقیق و درستی با منتهای عدالت و دقت علمی در باب حق آب هر ده و آبادی و محله و بردن آب و ساختن مادیها داده اند که هنوز به همان ترتیب معمول است و اصل طومار آن در اصفهان هست.

 
دیگر از کارهای علمی که به بهائی نسبت می دهند طرح ریزی کاریز نجف آباد اصفهان است که به نام قنات زرین کمر، یکی از بزرگترین کاریزهای ایران است و از مظهر قنات تا انتهای آبخور آن 9 فرسنگ است و به 11 جوی بسیار بزرگ تقسیم می شود و طرح ریزی این کاریز را نیز از مرحوم بهائی می دانند.

 

دیگر از کارهای شیخ بهائی، تعیین سمت قبله مسجد امام به مقیاس چهل درجه انحراف غربی از نقطه جنوب و خاتمه دادن به یک سلسله اختلاف نظر بود که مفتیان ابتدای عهد صفوی راجع به تشخیص قبله عراقین در مدت یک قرن و نیم اختلاف داشته اند.

 
یکی دیگر از کارهای شگفت که به بهائی نسبت می دهند، ساختمان گلخن گرمابه ای که هنوز در اصفهان مانده و به حمام شیخ بهائی یا حمام شیخ معروف است و آن حمام در میان مسجد جامع و هارونیه در بازار کهنه نزدیک بقعه معروف به درب امام واقع است و مردم اصفهان از دیر باز همواره عقیده داشته اند که گلخن آن گرمابه را بهائی چنان ساخته که با شمعی گرم می شد و در زیر پاتیل گلخن فضای تهی تعبیه کرده و شمعی افروخته در میان آن گذاشته و آن فضا را بسته بود و شمع تا مدتهای مدیدهمچنان می سوخت و آب حمام بدان وسیله گرم می شد و خود گفته بود که اگر روزی آن فضا را بشکافند، شمع خاموش خواهد شد و گلخن از کار می افتد و چون پس از مدتی به تعمیر گرمابه پرداختند و آن محوطه را شکافتند، فوراً شمع خاموش شد و دیگر از آن پس نتوانستند بسازند. همچنین طراحی منارجنبان اصفهان که هم اکنون نیز پا برجاست به او نسبت داده می شود.

 


      

نجاست سگ در روایات

عمده دلیل برای حکم به نجاست سگ ، روایات می باشند . احادیث زیادی در این باره وارد شده است ؛ بطوری که در کتاب ارزشمند وسائل الشیعه و بحارالانوار ، ابواب مختلفی در این رابطه وجود دارد  .

هر یک از ابواب فوق ، روایاتی را در بر دارد که بیان کننده نجاست سگ اند .

 روایاتی که از پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) دربار? نجاست سگ به ما رسیده اند ، دو گونه می باشند :

دسته نخست : روایاتی که به صراحت در آن واژه نجس آمده است ، مانند :

1- «سَأَلَ عُذَافِرٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنْ سُؤْرِ السِّنَّوْرِ وَ الشَّاة وَ الْبَقَرَة وَ الْبَعِیرِ وَ الْحِمَارِ وَ الْفَرَسِ وَ الْبَغْلِ وَ السِّبَاعِ، یُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ یُتَوَضَّأُ مِنْهُ؟ فَقَالَ : نَعَمِ ، اشْرَبْ مِنْهُ وَ تَوَضَّأْ . قَالَ قُلْتُ لَهُ : الْکَلْبُ ؟ قَالَ : لَا . قُلْتُ : أَ لَیْسَ هُوَ سَبُعٌ ؟ قَالَ : لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ؟ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ ؛عذافر از امام صادق(ع) از نوشیدن و وضو گرفتن با پس مانده آبی که بعضی از حیوانات (سنور، گوسفند، گاو، شتر ، الاغ ، اسب، استر و درندگان) نوشیده اند، سوال کرد. امام فرمود: بنوش و وضو بگیر. سپس از سگ سوال کردم. امام فرمود: نه. پرسیدم: آیا او یک درنده (مثل دیگر درندگان) نیست ؟ فرمود: نه به خدا ، او نجس است . نه به خدا ، او نجس است . »12

2- عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَمْ یَخْلُقْ خَلْقاً أَنْجَسَ مِنَ الْکَلْبِ ؛ عبدالله بن ابی یعفور از امام صادق(ع) نقل می کند : همانا خداوند نیافرید خلقی را که نجس تر از سگ باشد .» 13و مواردی دیگر .

دسته دوم : روایاتی که واژه نجس در آنها ذکر نشده ، امّا با قرائن موجود در آن ، نجاست سگ اثبات می شود . در این روایات ، روش برخورد با سگ همانند روش بر خورد با نجاسات دیگر، بیان شده است . مانند :

1- « عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) : قَالَ إِذَا وَلَغَ الْکَلْبُ فِی الْإِنَاءِ فَصُبَّهُ ؛ امام صادق(ع) فرمود: هرگاه سگ از ظرفی آب خورد، آن آب را دور بریز .»14

2- عَنِ الْفَضْلِ أَبِی الْعَبَّاسِ : قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع): إِنْ‏ أَصَابَ ثَوْبَکَ مِنَ الْکَلْبِ رُطُوبَة فَاغْسِلْهُ ؛ فضل از امام صادق (ع) نقل می کند : هرگاه رطوبتی از سگ به لباس شما برخورد کرد، پس آنرا بشویید15

3- « عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ : قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الْکَلْبِ یُصِیبُ شَیْئاً (مِنْ جَسَدِ الرَّجُلِ)، قَالَ: یَغْسِلُ الْمَکَانَ الَّذِی أَصَابَهُ ؛ محمد بن مسلم از امام صادق (ع) در مورد سگی که خودش را به بدن مردی مالیده است ، سوال کرد . حضرت فرمود : محل تماس سگ را بشوید .» 16و مواردی دیگر

با توجه به مطالب گفته شده در خواهیم یافت که سگ نجس بوده و باید از آن در غیر موارد ضروری حذر کرد .

 

 

فراوری: زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان

پی نوشت ها :

1-  صفی پور، منتهی الارب فی لغة العرب ، ص 1228

2- التوبه ، 28

3- راغب اصفهانی، مفردات ، حرف نون ، لفظ نجس

4- نقش یک سگ نیز بر دیوار غار است، و بالاى غار، صومعه‏اى قدیمى است و مسلمانان نیز مسجدى ساخته‏اند - تفسیر نور ج7 ، ص143

5- « وَصِیْد» چنان که «راغب» در کتاب «مفردات» مى‏گوید: در اصل به معنى اطاق و انبارى است که در کوهستان براى ذخیره اموال ایجاد مى‏کنند ، و در اینجا به معنى دهانه غار است ؛ تفسیر نمونه ، ج‏12، ص406

6- اعراف ، 176

7- تفسیر نمونه ، ج 7، ص 25

8-  مائده/4

9- عدد رکعات نماز ـ دو رکعت صبح، چهار رکعت ظهر، چهار رکعت عصر، سه رکعت مغرب و چهار رکعت عشاء ـ در قرآن ذکر نشده است، با اینکه از مسلمات بوده و اختلافی در آن نیست

10- نحل/44

11- حشر/7

12ـ وسائل‏الشیعه ، ج 1 ، ص 226

13- همان ، ج1 ، ص227

14-همان ، ج1، ص226

15- همان ، ج3 ، ص414

16- همان ، ج 3 ، ص 416

 

 منبعhttp://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=151222




      

چرا سگ نجس است؟ 

مساله نجاست سگ

مساله نجاست سگ یکی از مسائل فقهی اسلام هست، که در جامعه امروزی اطلاع از چگونگی آن برای بسیاری حائز اهمیت است. عده ای از سر کنجکاوی می خواهند بدانند که: چرا اسلام سگ را نجس می داند؟ و در کدام آیه یا روایت از متون دینی ما، دربیان علت نجاست سگ بیان شده است؟ این افراد در این حکم ، شک و شبهه ای ندارند و تنها از فلسفه نجاست سگ سؤال می کنند . اینان می خواهند بدانند : آیا در اسلام فقط حکم نجاست سگ بیان شده یا علاوه بر این ،  به فلسفه این حکم نیز اشاره ای شده است؟

عده ای نیز دم از حقوق حیوانات می زنند و حکم نجاست را بر خلاف حقوق سگ می دانند ، از نگاه آنان سگ یک حیوان با وفا است و همین را دلیلی برای طهارتش می دانند . علاوه بر این از کوچک ترین دستاویزها برای اثبات سلیقه شان استفاده می کنند :

- مگر می شود سگ با این وفاداریش نجس باشد ؟

- در قرآن و روایات از نجاست سگ سخنی به میان نیامده است!؟

- قرآن با نام بردن از سگ اصحاب کهف ، از این حیوان تمجید کرده است !

حال آنکه معلوم نیست نام بردن از سگ اصحاب کهف در قرآن چه ربطی به نجاست یا طهارت سگ دارد ؟ وفاداری سگ و مفید بودنش ، چه ربطی به عدم نجاست او دارد ؟

همانطور که ملاحظه می کنید ، برخورد سلیقه ای با مسائل و ربط دادن همه چیز برای اثبات سلیقه شخصی ، بخصوص برای کسانی که صلاحیت اظهار نظر در مسائل شرعی را ندارند تا جایی پیش می رود که در اصل و اساس مسأله ای تشکیک می کنند .

 اگر مفید بودن و وفادار بودن سگ برای حکم به طهارتش کافی باشد ، پس خون که حیات انسان با کمبود آن در خطر می افتد ، نباید نجس باشد ؟ آیا کسی در فواید و نیاز انسان به خون و همچنین در نجس بودن آن شک دارد ؟ آیا به بهانه ی اینکه انسان اشرف مخلوقات هست ، می توان نجاست خون او را انکار کرد ؟

لازم است قبل از هر بحثی ، مفهوم و معنای « نجس » بخصوص در اصطلاح فقهی آن ، مورد بررسی قرار گیرد :

مفهوم نجس

نجس در لغت واژه « نـجـس » از نـظر لغت شناسان به معناى کثیفى ، ناپاکى ، ضدطهارت ، ضد نظافت و به معنای پلیدى آمده است. 1

بهترین تعریف لغوی از راغب اصفهانى است که نجس را به معنای پلیدی ظاهری و باطنی می داند ، او مى نویسد : « النجاسة القذارة و ذلک ضربان : ضرب یدرک بالحاسة وضرب یدرک بالبصیرة ... » نجاست ، قذارت وکثیفى است که بردو نوع می باشد :

1- آنکه با حواس انسان قابل درک است .

2- آنکه با دیده بصیرت درک می شود.

یعنی گاهی نجس دانستن چیزی بخاطر پلیدی باطنی آنست و تأثیر منفی بر روح و روان انسان می گذارد .

راغب اصفهانی در ادامه برای معنای دوم ، مصداقی را ذکر کرده و می گوید : « والثانی : وصف الله تعالى به المشرکین فقال: (إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ)2... : خداوند تعالی مشرکان را به آن توصیف کرده و فرموده : (مشرکان نجس هستند) »3

از امام صادق(ع) از نوشیدن و وضو گرفتن با پس مانده آبی که بعضی از حیوانات (سنور، گوسفند، گاو، شتر ، الاغ ، اسب، استر و درندگان) نوشیده اند، سوال کرد. امام فرمود: بنوش و وضو بگیر. سپس از سگ سوال کردم. امام فرمود: نه. پرسیدم: آیا او یک درنده (مثل دیگر درندگان) نیست؟ فرمود: نه به خدا ، او نجس است . نه به خدا ، او نجس است .

نجس در اصطلاح فقهی

در فقه اسلامی « نجس » به شیئی گفته می شود که بخاطر شدّت پلیدی باید از آن دوری و اجتناب کرد ، و نحوه اجتناب و دوری از آن را شرع بیان کرده است .

پس نجس در فقه یعنی : شیئی که دارای شدّت پلیدی است که باید به نحوی خاص، از آن دوری کرد ؛ و نحوه اجتناب از آن را شرع مشخص می کند . به عبارتی دیگر نجاست چیزی است که به کار بردن آن در نماز و طواف و تغذیه ، به دو جهت حرام می باشد : یکی شدّت پلیدی که در آن هست و دیگری دستور به دوری و اجتناب از آن .

 

نجاست سگ در قرآن

سگپیش از این گفتیم یکی از سوالات مطرح در مسأله نجاست سگ ، اینست که : آیا در قرآن که کاملترین کتاب آسمانی است به نجاست سگ اشاره ای شده است یا نه ؟

در قرآن کریم در سه مورد از سگ سخن گفته شده که عبارتند از :

1- ماجرای سگ اصحاب کهف : خداوند در سوره کهف در مورد سگ اصحاب کهف چنین می فرماید:

«سگشان بر آستانه ی غار دو دست ‏خود را دراز کرده بود .»4

در این آیه هیچ گونه اشاره ای به طهارت و نجاست سگ نشده است ، نهایت استفاده ای که از این آیه می شود ، اینست که : اصحاب کهف سگ نگهبانی را همراه داشتند .

نکته ی قابل توجه دیگر در این بیان این است که سگ در دهانه غار، یعنی محلی غیر از محلّ استراحت اصحاب کهف آرمیده بود . (بِالْوَصِیدِ) 5

2- ماجرای بلعم باعورا : خداوند در سوره اعراف ، بلعم باعورا را به سگ تشبیه کرده ‏است و چنین می فرماید: « فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ اَلْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ »6

سخن از یک عالم دانشمند است که ابتدا در مسیر حق بود ، به گونه‏اى که کسى انتظار انحراف او را نداشت . سرانجام دنیاپرستى و پیروى از هواى نفس او را به سقوط کشاند . به نحوى که تشبیه به سگ شده است .

 اما چرا به سگ تشبیه شده؟ زیرا او بر اثر شدت هواپرستى و چسبیدن به لذات جهان ماده ، یک حال عطشِ نامحدود به خود گرفته که همواره دنبال دنیاپرستى مى ‏رود نه به خاطر نیاز و احتیاج بلکه به شکل بیمارگونه‏اى همچون یک « سگ هار» که بر اثر بیمارى هارى ، حالت عطش کاذب به او دست مى‏دهد و در هیچ حال سیراب نمى ‏شود . 7

در این آیه نیز نه سخن از طهارت سگ است و نه سخن از نجاست آن آمده است .

3- حکم صید سگ شکارچی: خداوند در ابتدای سوره مائده می فرماید :

« یَسْأَلُونَکَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُکَلِّبِینَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَکُمُ اللَّهُ فَکُلُوا مِمَّا أَمْسَکْنَ عَلَیْکُمْ وَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهِ »8

در این آیه سخن از حلال بودن گوشت حیوانی است که توسط سگ شکاری صید شده است نه نجاست یا طهارت سگ .

این سه آیه تنها مواردی بودند که در آن سخن از سگ به میان آمده ، امّا در آن نه اشاره به طهارت سگ شده نه نجاست آن . حال که ثابت شد قرآن دلالتی بر نجاست و طهارت سگ ندارد ، آیا می توان نتیجه گرفت که پس سگ نجس نیست ؟

آیا همه احکام باید در قرآن ذکر شده باشند ؟

آیا می توان حکمی را فقط بخاطر عدم ذکر آن در قرآن انکارکرد؟ 9

در پاسخ باید بیان کرد که :

اولاً: قرآن کریم در احکام فقهی معمولاً به کلیات بسنده کرده است . به عبارتی دیگر قرآن همچون قانون اساسی است که فروع قوانین مدنی ، حقوقی ، جزائی و ... را در آن نمی توان یافت .

ثانیاً : تبیین و تفسیر آن را به پیامبر اکرم (ص) و به دنبال آن، امامان معصوم (ع) سپرده است ، « وَ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ ؛ ای پیامبر ما ذکر بر تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه را بر ایشان نازل شد (قرآن) تبیین و تفسیر نمایی . »10

خود قرآن دستور داده که علاوه بر آنچه خداوند در قرآن بیان فرموده ، از سخنان پیامبر(ص)  و امامان(ع)  اطاعت کنیم: « وَ مَا آَتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ؛ ای مردم هر چه را رسول الله(ص) به شما دستور داد ، اجرا کنید و هر چه را نهی کرد باز ایستید »11

خلاصه آنکه برای به دست آوردن حکم شرعی ، قرآن یکی از منابع استنباط احکام الهی می باشد ، علاوه بر کتاب آسمانی ما ، روایات معصومین(ع) یکی دیگر از منابع است که اگر حکمی در قرآن ذکر نشده بود باید به این روایات رجوع شود .

«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) : قَالَ إِذَا وَلَغَ الْکَلْبُ فِی الْإِنَاءِ فَصُبَّهُ ؛ امام صادق(ع) فرمود: هرگاه سگ از ظرفی آب خورد، آن آب را دور بریز»


      

مر به معروف و نهی از منکر

کارهای واجب جزو«معروف» ها وکارهای حرام جزو«منکرها» هستند.

برای انجام امر به معروف ونهی از منکر نخست باید معروف ها ومنکرها را بشناسیم . معروف ها مانند : نماز، روزه ، حجاب وپوشش ، راست گویی واحترام به پدر ومادر .

منکرها مانند: دروغگویی، بی اعتنایی به نماز روزه خواری، بدحجابی، سخن چینی، غیبت کردن، آزار واذیت پدر ومادر ، تقلب کردن ، گوش دادن به اهنگ ها وبرنامه هایی که آدمی را به گناه وآلودگی می کشاند.

امر به معروف و نهی از منکر نباید با عیب جویی ، توهین وتحقیر دیگران همراه باشد.

در امر به معروف و نهی از منکر نباید در پی کشف اسرار ورازهای وکارهای پنهانی دیگران باشیم ، البته در صورتی که آن کارها به شکل توطئه علیه اسلام ونظام اسلامی نباشد.

در صورتی انجام امر به معروف ونهی از منکر بر ما واجب می شود که شرایط زیر فراهم باشد.

1-      یقین داشته باشیم آنچه راکه دیگری انجا م می­دهد،حرام و آن چه که ترک می کند، واجب است.

2-     دست کم احتمال بدهیم که امر به معروف ما تاثیر گذار است .

3- مطمئن باشیم که از انجام دادن این مسئولیت ، ضرر جانی ، آبرویی یا ضرر مالی قابل توجه به ما وسایر مومنان وارد نمی شود .

4-     مطمئن باشیم که گناهکار به همین یک بار اکتفا نمی کند، بلکه تصمیم دارد که آن را ادامه دهد.

برای امر به معروف ونهی از منکر باید مراحل زیر را به ترتیب مراعات کنیم :

1-     نخست از طریق رفتار به گناهکار بفهمانیم که ما با کاراو مخالفیم ودوست داریم از این کار دست بردارد.

2- اگر از طریق رفتار موفق نشدیم ، باید با گفتاری نرم وگرم به او بفهمانیم که کار او مورد رضایت خدا نیست .

3- اگر از طریق رفتار وگفتار موفق نشدیم ، باید کار را به نیروهای قانونی کشور واگذار کنیم تا او را از طریق قانون از کار ناپسند بازدارد.

 

خوردنی ها ونوشیدنی ها

درباره ی خوردنی ها ونوشیدنی ها نکته های زیر را مراعات کنیم :

1-     آن چیز مال دیگران نباشد ، واگر مال آن هاست ، حتماً با اجازه ورضایت از آن استفاده کنیم .

2- ان چیز پاک باشد ؛ بنابراین اگر نجس است، باید آن را بشوییم تا پاک شود واگر قابل پاک شدن نیست حق استفاده از آن را نداریم .

3- آن چیز حلال باشد ، ولی اگر مثل شراب وآبجوو بعضی از گوشت ها ، حرام باشد ، حق استفاده از آن ها را نداریم .

4-     آن چیز برای ما ضرر نداشته باشد.

بعضی از حیوانات وپرندگان ، حرام گوشت هستند یعنی خوردن گوشت آنها حرام است مثل : گربه ، سگ، روباه،‌ خرگوش، عقاب ، کلاغ وتمام ماهی های بدون فلس .

وبرخی از حیوانات وپرندگان ، حلال گوشت هستند مانند: گوسفند، گاو، شتر، آهو، مرغ وخروس، میگو وماهی های فلس دار.

 

از خرید و پوشیدن برخی لباس ها پرهیز می کنیم :

1-  شکل وظاهر برخی لباس ها ، برای ترویج فرهنگ کسانی است که مسلمان نیستند وبه فرهنگ اصلی ما مسلمانان هجوم آورده اند ؛ مانند لباس هایی که عکس یا علامت یا علامت مربوط به کشور های غربی روی آن باشد.

2-     نوع رنگ ومدل برخی از لباس ها به گونه ای است که باعث ایجاد فساد است .

3-     برخی لباسها از ابریشم خالص است ودر فرهنگ اسلام، پوشیدن آن ها برای مردان وپسران حرام است.

 

مراقبت در نگاه کردن

از نظر احکام اسلامی ، نگاه آلوده ، به هیچ کس وهیچ چیز جایز نیست : امام صادق (ع) می فرمایند: «هرگاه چشم از حرام فروبسته شود ، به مشاهده ی عظمت وجلال حق پیشی می گیرد» .

نگاه عادی ومعمولی وبه دور از آلودگی نیز دارای حد ومرزهایی است که واجب است آن ها را مراعات کنیم :

نگاه مرد به مرد

 

این گونه نگاه جایز است، البته به جز عورت، که نگاه به آن حرام است :

نگاه عادی به نامحرم

این گونه نگاه در صورتی جایز است که نامحرم حجاب وپوشش کامل داشته باشد . البته نگاه به صورت ودست ها تا مچ جایز است .

 

 

 

نگاه عادی به عکس ها

این نگاه ها جایز است ، ولی اگر صاحب عکس نا محرم باشد واورا بشناسیم ، در صورتی نگاه به آن عکس جایز است که او حجاب کامل داشته باشد.

 

شنیدنی ها

شنیدن مطالب گمراه کننده ، دل وقلب ما را آلوده وفکرمان را مشغول می کند وباید از آن ها پرهیز کنیم . هم چنین شنیدن ، غیبت ، تهمت ، فحش


      

شیوه ی اقتدا به امام جماعت:

اگر امام جماعت در رکعت اول نماز باشد وما کمی دیرتربرسیم ، باید به شیوه ی زیر عمل کنیم :

1-  اگر امام جماعت مشغول خواندن حمد وسوره است ، ما نیت می کنیم ، تکبیره الاحرام را می گوییم وهمراه دیگر نماز گزاران ، نماز را به جماعت ادامه می دهیم .

2-     اگر امام جماعت در حال رکوع است ، نیت می کنیم ، تکبیره الاحرام را می گوییم وبه رکوع می رویم . در صورتی که امام جماعت هنوز در حال رکوع باشد، باز هم نمازمان به جماعت صحیح است؛ ذکر رکوع را می گوییم ولی اگر امام جماعت ، ذکر رکوع را خوانده باشد ، ذکر رکوع را می گوییم ونماز را با اوادامه می دهیم .

 

نماز آیات

نماز آیات در مواقع زیر واجب می شود:

1-     زلزله

2-     ماه گرفتگی (خسوف)

3-     خورشیدگرفتگی (کسوف)

4-     رعد وبرق وبادهای زرد وسرخومانند آن ، در صورتی که بیشتر مردم بترسند.

نماز آیات مثل نماز صبح است ؛ البته با اندکی تفاوت :

الف : نیت آن فرق می کند.

ب: در هر رکعت ،پنج رکوع دارد.

 

نحوه خواندن نماز آیات : نخست نیت می کنیم.

پس از گفتن تکبیره الاحرام وخواندن سوره ی حمد ، نوبت پنج رکوع فرامی رسد ، برای انجام این کار می توانیم یک سوره را پنج قسمت کنیم وپس از خواندن هرقسمت آن ، به رکوع برویم ، مثلاً می گوییم :

1-     بسم الله الرحمن الرحیم ،‌ وبه رکوع می رویم وذکر رکوع را می گوییم .

2-     قل هوالله احد ، وبه رکوع می رویم وذکر رکوع را می گوییم .

3-     الله الصمد ، وبه رکوع می رویم وذکر رکوع را می گوییم .

4-     لم یلد ولم یولد ، وبه رکوع می رویم وذکر رکوع را می گوییم .

5-     ولم یکن له کفواً احد ، وبه رکوع می رویم وذکر رکوع را می گوییم .

آن گاه می ایستیم وبه سجده می رویم . پس از دوسجده بر می خیزیم ورکعت دوم را هم مثل رکعت اول می خوانیم .

اگربخواهیم دررکعت دوم قنوت بخوانیم باید بعد از « ولم یکن له کفواً احد» قنوت بخوانیم وبعد از آن به رکوع برویم .

 

نماز مسافر

مسافر کسی است که از وطن خود (جایی که انسان برای اقامت وزندگی خود ، اختیار کرده است )، حداقل 5/22 کیلومتر فاصله بگیرد؛ جایی که دیگردیوارهای وطن او دیده نشوند وصدای اذان نیز به گوش نرسد . به این جا «حدترخص» می گویند . از این جا به بعد باید نمازمان را شکسته وکوتاه بخوانیم ، یعنی باید نمازهای چهاررکعتی شامل نماز ظهر وعصر وعشا را دو رکعتی بخوانیم ، اما اگر تصمیم جدی داشته باشیم که در جای معینی دست کم برای 10روز کامل بمانیم ،دیگر حق نداریم نماز شکسته بخوانیم ، بلکه باید تا هر زمان که آن جا می مانیم ، نمازمان را کامل بخوانیم .

ولی اگر در جای معینی مانده ایم ویقین نداریم که دست کم ده روز کامل آن جا خواهیم ماند ، باید نمازمان را شکسته بخوانیم .

هنگام سفر ومسافرت همیشه قوانین زیر را به خاطر داشته باشیم .

1-     هرجا نمازمان شکسته است ، روزه نیز نمی توانیم بگیریم .

2-     هرجا نمازمان کامل است ، باید روزه هم بگیریم .

3- اگر کسی به قصد حرام ویا بدون اجازه ورضایت والدین به مسافرت برود ، هم نمازش کامل است وهم گناهکار است .

 

نمازجمعه

نمازجمعه، نمازی است که هرهفته در روز جمعه برگزارمی شود.این نماز به شکل جماعت وبه جای نماز ظهر خوانده می­شود و نمایش شکوه وعظمت اسلام ومسلمین است. در نمازجمعه اوضاع واحوال سایر مسلمانان، همچنین از توطئه­های دشمنان باخبر می شویم. مستحب است قبل از نمازجمعه، غسل جمعه کنیم.

نماز جمعه دو خطبه دارد که توسط امام جمعه وقبل از برگزاری نماز جمعه ایراد می گردد.

معمولاً در خطبه ی اول درباره ی مسائل اعتقادی واخلاقی صحبت می کند ، ودر خطبه دوم از مسائل اجتماعی وسیاسی سخن می گوید.

در آغاز هر خطبه بر چهارده معصوم پاک، سلام وصلوات می فرستند ودرپایان هر خطبه، یک سوره ی کوچک از قرآن را می خواند. وقتی که امام جمعه خطبه ی اول را به پایان می رساند، کمی می نشیند وبرای خواندن خطبه دوم از جا بر می خیزد؛ هم چنین در هر خطبه، مردم را به تقوا وپرهیزگاری فرا می خواند.

 

نحوه خواندن نماز جمعه

نماز جمعه دو رکعت است ؛ اذان واقامه را نمی گوییم . همراه امام جمعه نیت می کنیم وسپس تکبیره الاحرام می گوییم . آن گاه ساکت می مانیم ؛ چون خواندن حمد وسوره به عهده ی امام جمعه است ؛ سپس بقیه ی نماز را آهسته همراه با امام جمعه می خوانیم .

نماز جمعه ، مانند نماز صبح است، با این تفاوت که دو قنوت دارد ؛ یکی در رکعت اول ، پیش از رکوع ودیگری در رکعت دوم پس از رکوع .

 

روزه :

روزه آن است که انسان برای انجام فرمان خداوند ، از اذان صبح تا مغرب از چیزهایی که روزه را باطل می کند خودداری نماید، یعنی:

1-     نباید چیزی بخوری ویا بیاشامی ، ولی اگر فراموش کردی ، روزه ات باطل نمی شود؛ اما باید هر لحظه که متوجه شدی ، فوری هرچه که در دهان داری ، بیرون بریزی ودهانت را آب بکشی .

2-     نباید تمام سرت را در آب فرو ببری ، ولی رفتن به زیر دوش حمام ایرادی ندارد.

3- نباید دود وغبار غلیظ به حلق خود برسانی ؛ برای همین باید هنگام جاروزدن ودرجاهایی که غبارودود غلیظ وجود دارد ، مواظب باشی ودهانت را ببندی .

4-     نباید چیز دروغی را به خدا وپیامبر (ص) وامامان معصوم (علیهم السلام ) نسبت بدهی .

تذکر: برای بدست آوردن اطلاعات کامل تر در این زمینه ، به رساله ی مرجع تقلید خود مراجعه کنید.

شخص روزه دار باید به چند مساله توجه داشته باشد :

1-     حتماً باید پاک وارد اذان صبح شویم .

2- اگر برای غسل کردن فرصت داریم ، باید حتماً پیش از اذان صبح ، غسل کنیم وان روز را روزه بگیریم ، واگر نمی توانیم غسل کنیم ، باید تیمم کرده وروزه بگیریم ، بنابراین اگر غسل یا تیمم نکنیم ؛ گناه کرده ایم ونمی توانیم آن روزرا روزه بگیریم .

 


      

لباس و مکان نمازگزار

وقتی در پیشگاه خدا به نماز می ایستیم، باید لباس وبدن ما پاک باشد . بنابراین اگر با لباس یا بدن نجس نماز بخوانیم نمازمان باطل است ؛ یعنی مثل این است که اصلاً نماز نخوانده ایم . از این رو اگر بدن یا لباسمان نجس است ، باید آن را با آب بشوییم تا پاک شود .

برای این که بدن ولباسمان نجس نشود، باید مراقب باشیم با چیزهای نجس برخورد نکند.

بهترین مکان برای عبادت کردن مسجد است، وباید مواظب باشیم جایی که نماز می خوانیم پاک باشد. پس:

1-  مکانی که می خواهیم درآن نماز بخوانیم ، مال دیگران نباشد واگر مال دیگران است ، حتماًباید با رضایت او درآنجا نماز بخوانیم .

2-     سقف مکانی که می خواهیم در آن نماز بخوانیم ، به گونه ای باشد که بتوانیم در آن جا بایستیم وبعد به رکوع وسجده برویم .

3-     مکانی که برای نماز بر می گزینیم نباید نجس باشد ، ولی اگر نجس است باد خشک باشد ولباس وبدن ما نیز باید خشک باشد تا نجس نشود.

 

مفاهیم عبارات نماز

وقتی می گوییم «الله اکبر» می فهمیم که تو از همه ی آفریده ها بالاتر وبرتری .

وقتی می گوییم «اشهد ان لا اله الاالله » با تمام وجود اعلام میداریم که جز تو هیچ کس دیگری شایسته­ی پرستش نیست .

وقتی می گوییم« اشهد ان محمداً رسول الله »به همه اعلام می کنیم که خداشناسی جز از طریق «پیامبرشناسی» ممکن نیست .

وبا «اشهد ان علیاً ولی الله » فریاد بر می آوریم که امام شناسی کلید وشیوه ی پیامبرشناسی است .

وبا «حی علی الصلاه» در می یابیم که پس از شناخت خدا وپیامبر(ص) واما ، هیچ عملی برای رشد وکمال ما برتر ووالاتر از نماز نیست .

و«حی علی الفلاح» به ما می گوید : مطمئن باشید که رستگاری وپیروزی در گرو ارتباط با نماز است.

و«حی علی خیرالعمل» به ما اطمینان می دهد که نماز،حتی از جهاد در راه خدا هم ، برتر وبالاتر است .

وچون «حمد»و«سوره»می خوانیم مطمئن می شویم که برای رسیدن به کامیابی باید با قرآن در ارتباط باشیم .آیات آن را تلاوت کنیم ، معانی آن را بفهمیم وبه آن عمل کنیم .

چون به رکوع می رویم ، در برابرعظمت بی کران تو خم می شویم ، سر تعظیم فرود می آوریم وتو را از هر عیب ونقصی پاک ومنزه می شماریم.

وچون به سجده می رویم ، می فهمیم که آقایی وخوشبختی ما ، همه در سایه ی بندگی وخاکساریدر پیشگاه تو معنی پیدا می کند.

ودر تشهد می فهمیم که اگر حضرت محمد (صلی الله علیه واله ) ، به آن همه عظمت وبزرگی نایل آمد ، در پرتو عبودیت وبندگی تو بود.

ووقتی سلام نماز را می گوییم ، می فهمیم که پیامبر اسلام (ص) ، بندگان صالح وشایسته ، نمازگزاران وسایر مومنان هرچه دارند ، سر سفره ی رحمت وبرکت الهی است .

وقتی صبح وظهر وشام ما این گونه با نماز عطر آگین می شود ، کم کم آدم هایی آزاده ، شجاع ، منظم ، پاک، وفروتن وبزرگوار می شویم وهمه ی ویژگی های انسان بزرگ در ما پدیدار می شود.

 

نحوه پوشش نماز گزاران پسر یا مرد

1- این را به خاطر داشته باشیم که استفاده از حلقه ی طلا ، گردنبند طلا وعینک طلابرای پسران ومردان جایز نیست واگر با آن ها نماز بخوانیم ، نمازما باطل می شود.

2- همچنین استفاده از لباسهایی که از نخ ویا الیاف طلا بافته شده‌اندویالباس‌هایی که از ابریشم خالص تهیه‌شده‌اند برایمان جایزنیست واگر با این گونه لباس ها نماز بخوانیم ، نمازمان باطل می شود.

 

نماز جماعت

رسول خدا (ص) در عظمت نماز جماعت فرمودند : «صف های جماعت همانند صفوف فرشتگان در آسمان چهارم است .» (به نقل از کتاب راز نماز،صفحه ی101)

امام خمینی (ره) درموردنماز جماعت می فرمایند :«اگر در نماز کوتاهی بشود وهرکس بگوید خوب ، من خودم تنهایی می روم در خانه ام می خوانم ،خیر، نماز را در جماعت بخواند اجتماع باید باشد.(نقل از امام درسنگرنماز،صفحه ی138)

 

شرایط ونحوه ی خواندن نماز جماعت

امام جماعت باید مسلمان ، بالغ،عادل وشایسته و... باشد.

فاصله ی صف ها نباید بیش از یک گام باشد.

در نماز جماعت اذان واقامه نمی گوییم.

در آغاز ، همراه امام جماعت ، نیت می کنیم .

سپس همراه او تکبیره الاحرام را می گوییم .

آن گاه ساکت می مانیم ؛ زیرا در نماز جماعت خواندن حمد وسوره به عهده امام جماعت است .

پس از حمد وسوره همراه با امام جماعت به رکوع می رویم وبقیه اعمال وذکرهای نماز را همراه با امام جماعت وآهسته می خوانیم .

 


      

اذان

·          مستحب است که پیش از نمازهای یومیه (صبح، ظهر، عصر، مغرب وعشاء)اذان واقامه گفته شود.

·         لازم است بدانیم که ماباید مطابق با اذان شهری که در آن زندگی می کنیم، به نماز بایستیم .

·         خوب است تلاش کنیم تا همیشه نمازهایمان رادراول وقت بخوانیم وآن را تاخیرنیندازیم .

·         وقتی اذان صبح گفته می شود ، می توانیم نماز صبح را بخوانیم وتا طلوع آفتاب فرصت داریم .

·         وقتی اذان ظهررامی گویند، می توانیم نماز ظهر وعصر را بخوانیم وتا غروب آفتاب فرصت داریم .

·   هنگامی که اذان مغرب گفته می شود ، می توانیم نماز مغرب وعشا را بخوانیم وتانیمه شب شرعی وقت داریم .(نیمه شب شرعی ؛ 11ساعت و15 دقیقه بعد از اذان ظهر است)

قبله

چه زیباست که بکوشیم تا بتوانیم در انجام کارها وبه خصوص هنگام خواندن قرآن رو به قبله باشیم ؛ ولی در برخی از موارد ، رو به قبله بودن واجب است:

1-     هنگام خواندن نماز های واجب ومستحب باید رو به قبله باشیم .

2-     مسلمانی که در حال جان دادن ومردن است ، باید به پشت وبه گونه ای بخوابانند که کف پاهای او به سمت قبله باشد.

3-     هنگام دفن کردن مرده باید او را در قبر به پهلوی راست ورو به قبله بخوابانند .

4-     موقع سر بریدن حیوانات ، باید جلو بدن حیوان رو به قبله باشد.

اما از آن جا که احترام کعبه بر همه ی ما لازم است ، نباید هیچ کس هنگام رفتن به دستشویی رو به قبله یا پشت به قبله باشد؛ به همین خاطر مسلمانان ، سنگ توالت را برخلاف جهت قبله قرار می دهند . لازم به ذکر است که در تمام شهرهای ایران قبله به سمت جنوب غربی است .

 

نماز

نماز یک از مهم ترین اعمال دینی است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود . عبادت های دیگر هم قبول می شوند واگر پذیرفته نشود، اعمال دیگر هم قبول نمی شوند. نمازهای پنچ گانه (یومیه) انسان را از گناهان پاک می کند ، همان گونه که اگر انسان در شبانه روز پنج نوبت خود را در آب پاکی شستشو کند ، چرک وکثافت در بدنش نمی ماند.سزاواراست که انسان نماز را در اول وقت بخواند .

 

نمازهای یومیه

به نمازهای صبح (دورکعتی) ،ظهر(چهاررکعتی)، عصر(چهاررکعتی)، مغرب(سه رکعتی)و عشا (چهاررکعتی) ، نمازهای یومیه می گویند.

 

نحوه ی خواندن نماز

برای خواندن نماز رو به قبله می ایستیم وپس از گفتن اذان واقامه ، نماز را شروع می کنیم وبه ترتیب زیر عمل می کنیم .

1-     نیت : باید نماز را به خاطر خشنودی خداوند وانجام فرمان او بخوانی . پس حواست را جمع وجور می کنی ، یعنی اگر کسی از تو پرسید چه می کنی ؟ می توانی به او بگویی ، می خواهم فلان نماز را بخوانم (مثلاًظهر) حالا اگر همین مطالب را در قلبت خطور بدهی ویا به زبان آوری ، آهسته یا بلند بگویی ، فرقی ندارد.

2- تکبیره الاحرام :حالادست ها را تا کنار گوش ها بالا می بری ، این کار«مستحب»است و می گویی «الله اکبر». وقتی تکبیره الاحرام را گفتی باید بدانی که تا پایان نماز ، برخی از کارها بر تو حرام وممنوع می شود. مثل :خوردن ،آشامیدن،خندیدن، سخن گفتن، راه رفتن واز قبله رو برگرداندن .

3- قرائت: پس از تکبیره الاحرام ، باید سوره حمد وپس از آن یکی از سوره های قرآن را به طور کامل بخوانی، به این کار قرائت می گویند .ما پسران ومردان باید حمد وسوره ی نماز صبح ،مغرب وعشارا بلند بخوانیم . اما حمد وسوره ی نمازهای ظهروعصر وهم چنین تسبیحات اربعه را درتمام نمازها باید آهسته بخوانیم .

4- رکوع: پس از خواندن حمد وسوره ، به شکلی که کف دست ها به زانوهایمان برسد ، خم می شویم که به آن « رکوع» می گویند. در رکوع می توانیم سه مرتبه بگوییم « سبحان الله » ویا یک بار بگوییم :«سبحان ربی العظیم وبحمده»

5- سجده : پس از رکوع کاملاًمی ایستیم وسپس به سجده می رویم . در سجده هفت عضو بدن را بر زمین می گذاریم : پیشانی، کف دو دست ،دوزانو، نوک انگشتان بزرگ دوپا.

اکنون ذکر سجده را می گوییم ، یعنی سه بار« سبحان الله » ویا یک بار بگوییم :«سبحان ربی الاعلی وبحمده». وقتی سجده ی اول را انجام داده ، بر می خیزیم . تا این لحظه یک رکعت نماز خوانده ام .

 

رکعت دوم

پس از تمام شدن رکعت اول ، می ایستیم ویک بار دیگر حمد وسوره می خوانیم . پس از آن مستحب است «قنوت»را انجام دهیم . یعنی کف دست هایمان را جلوی صورت ورو به آسمان می گیریم وهر دعایی را که خواستیم می خوانیم . مثل این دعای قرآنی : «ربنا اتنافی الدنیا حسنه وفی الاخره حسنه وقنا عذاب النار».

تشهد: پس از قنوت به رکوع وسجده می رویم .آنگاه تشهد می خوانیم یعنی می گوییم :

اشهد ان لا اله الاالله وحده لا شریک له. واشهد ان محمداً عبده ورسوله. اللهم صلی علی محمدوآل محمد.

سلام: اگر نماز ما دورکعتی است، پس از تشهد سلام می گوییم ونماز را به پایان می بریم .یعنی می گوییم :

السلام علیک ایهاالنبی ورحمه الله وبرکاته. السلام علیناوعلی عبادالله الصالحین. السلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.

 

نماز سه رکعتی

اگربخواهیم نماز مغرب بخوانیم ، باید در رکعت دوم بعد از خواندن تشهد از جا برخیزیم وتسبیحات اربعه بخوانیم ، یعنی سه بار بگوییم: «سبحان الله والحمدلله ولا اله الالله والله اکبر»

آن گاه به رکوع رفته سپس دو سجده ، تشهد وسلام را به جا می آوریم ونماز را به پایان می رسانیم .

 

نماز چهاررکعتی

اگربخواهیم نماز ظهر ،عصریا عشا بخوانیم ، پس از خواندن رکعت سوم وبعد از سجده دوم از جا بر می خیزیم ورکعت چهارم را به جا می آوریم مانندرکعت سوم یعنی : تسبیحات اربعه ، رکوع ، دو سجده ، تشهد وسلام ؛ ونماز را به پایان می بریم .

 

 


      
   1   2      >